Compartir en Telegram مدیر اخبار الأحد ۲۰۲۳/۰۳/۱۲ | ۱۰:۴۳ TPL_MOHIYEDDIN_ARTICLE_HITS نیاز به کار گروهی در پژوهش های علوم انسانی یکی از مهمترین تحولات علمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تلاش برای تغییر ساختارهای آموزشی و پژوهشی در کشور بوده است و این اقدامات سبب تغییرات زیادی در رشتههای دانشگاهی مخصوصا در زمینه علوم انسانی با رویکرد اسلامی شد. در همین راستا پژوهشگاهها و مؤسسات مختلفی برای پژوهش و تحقیق در زمینه علوم انسانی فعالیت کردهاند که بدون تردید یکی از مهمترین آنها مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با سابقه طولانی و اساتید نامدار است. برای بررسی بیشتر وضعیت پژوهشهای علوم انسانی و اسلامی مخصوصاً در زمینه فلسفه اسلامی با حجتالاسلام والمسلمین دکتر عسکر دیرباز، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید؛ *ارزیابی شما از وضعیت فعلی پژوهشهای علوم انسانی و اسلامی در کشور چیست؟ در کنار برنامههای آموزشی در حوزه و دانشگاه، معمولاً فعالیتهای پژوهشی هم انجام میشود. فعالیتهای پژوهشی در دانشگاهها در زمینه علوم انسانی عمدتاً معطوف به پیشبرد مرزهای دانش در زمینههایی همانند جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی و علوم دیگری است که به آنها علوم انسانی گفته میشود. غیر از این کارهای جدید و ابتکاری، بُعد دیگر فعالیتهای پژوهشی، معطوف به حل مشکلات جامعه در زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … است. بخش سوم معطوف به آینده کشور عزیزمان ایران و مسائلی است که در زمینههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و امثالهم با آنها مواجه هستیم. در واقع نوعی آیندهپژوهی در زمینه مسائل اجتماعی و فرهنگی و با نگاه علمی و با تکیه بر علوم انسانی صورت میگیرد. اینها اهم محورهایی هستند که پژوهشها حول آنها انجام میشود. *در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی وضعیت پژوهشهای علوم انسانی چگونه بوده است و آیا به اهداف خود در این زمینه رسیدهایم؟ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فضل الهی، هم به لحاظ کمی و هم کیفی، پژوهشهای علوم انسانی توسعه بسیار خوبی پیدا کرده است؛ اگرچه هنوز در مراحل آغازین این مسیر هستیم و با توجه به هدفگذاریهایی که صورت گرفته باید قدمهای بیشتری در این راستا برداریم. یکی از اقدامات خوبی که اخیرا انجام شده این است که در وزارت علوم معاونتی تحت عنوان معاونت علوم انسانی و قرآنی شکل گرفته که هدفش این است که فعالیتهای پژوهشی علوم انسانی، مخصوصاً مرتبط با قرآن را ساماندهی کند. البته در دانشگاه آزاد هم چنین معاونتی شکل گرفته است. چنین کاری هم میتواند به لحاظ ساماندهی برنامهها، قدم بسیار مبارکی باشد. در حوزههای علمیه و مخصوصاً در حوزه علمیه قم هم علاوه بر اینکه به لحاظ کمی، مراکز پژوهشی در زمینه علوم انسانی با نگرش دینی و اسلامی بعد از انقلاب اسلامی افزایش چشمگیری پیدا کرده است به لحاظ کیفی نیز، هم در زمینه تألیف کتابهای درسی در عرصه علوم انسانی با نگرش بومی و اسلامی و هم در زمینه پیشبرد پژوهشها، قدمهای خوبی برداشته شده است. در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم بخشی برای تحول در علوم انسانی شکل گرفته که جناب آقای دکتر حداد عادل بیش از یک دهه است پیگیر کارهای آن هستند. همراهی و همافزایی این مراکز با همدیگر میتواند باعث شود که از تفرق فعالیتها کاسته شده و همگرایی ایجاد شود و پژوهشها معطوف به اهداف مشترکی باشد که آینده خوبی را برای کشور و جهان اسلام در زمینه علوم انسانی رقم بزند. *به نظر شما چه نقاط ضعفی در عرصه پژوهشهای علوم انسانی وجود دارد که باید برطرف شود؟ به نظرم مهمترین نقطه ضعف این است که ما چندان با کار گروهی آشنا نیستیم در حالی که مراکز مختلف پژوهشی باید هر چند ماه یا نهایتاً یک سال یکبار دور هم جمع شده و از کارهای همدیگر با خبر شوند و بدانند کارهای هر بخشی تا چه اندازه پیشرفت کرده است. از سوی دیگر بودجههای پژوهشی محدود است لذا باید این بودجه را هدفگذاری شده و با تعیین اولویتها توزیع کنیم. اگر قرار باشد این ضعف تبدیل به نقطه قوت شود باید همراهی و همکاری مراکز پژوهشی مخصوصا در زمینه علوم انسانی افزایش پیدا کند و شما به عنوان رسانه میتوانید در این زمینه قدمهای خوبی برداشته و این مراکز را به همدیگر معرفی کرده و پیوند خوبی بین آنها برقرار کنید. ضعف دیگری که به نظرم میرسد این است که گاهی دچار روزمرهگی میشویم. در عین اینکه باید به مسائل روز پرداخته و مسائل جاری را حل کنیم اما نباید از بنیادها و مبانی اصلی که میتواند برای ما راهگشا باشد غافل شویم. البته نهادهایی هستند که کارهای پژوهشی بنیادین در زمینه علوم انسانی انجام میدهند اما باید این کارشان را در اختیار افرادی که میخواهند حل مسئله کنند قرار دهند و تعامل خوبی بین این قبیل مراکز وجود داشته باشد تا نه از مبانی و نه از مسائل روز غافل نشویم. ضعف دیگر این است؛ معمولاً افرادی که از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند در درجه اول تمایل دارند کار آموزشی انجام دهند و فعالیت پژوهشی برای آنها درجه دوم است در حالیکه باید بستری فراهم کرده و انگیزههایی ایجاد کنیم که افراد توانمند به لحاظ پژوهشی را جذب نهادهای پژوهشی کنیم تا بتوانیم آینده خوبی در عرصه پژوهش داشته باشیم. *پژوهشهایی که در زمینه فلسفه اسلامی انجام میشوند را تا چه اندازه نو و رضایت بخش تلقی میکنید؟ پژوهشهای فلسفه اسلامی را نیز میتوانیم به دو بخش تقسیم کنیم که یک بخش در دانشگاهها و دیگری در حوزهها علمیه است. در دانشگاهها مراکز یا گروههای پژوهشی فلسفی وجود دارند که معمولاً در زمینه فلسفه اسلامی و تألیف متون درسی و بهتر و روزآمد کردن و کارآمدکردن مباحث فلسفه اسلامی در حال تلاش هستند اما درباره حوزههای علمیه باید گفت حوزه قم در زمینه فلسفه قدمهای بلندی برداشته است و از جمله مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اقدامات خوبی انجام داده و مجمع عالی حکمت اسلامی نیز به عنوان یک ستاد عمل میکند. شاهد هستیم ابتکارات و نظریهپردازیهای بسیار خوبی در زمینه فلسفه اسلامی در حوزه علمیه قم صورت میگیرد. تعامل مراکز پژوهشی در حوزههای علمیه هم توانسته کمک کند تا اشراف بر کارهای همدیگر داشته و با هم تقسیم کار کنند. به نظرم آنچه مهم است این است که فلسفه اسلامی به گونهای مطرح و به زبانی مشترک قابل عرضه شود که بتوانیم با فلسفه غرب و شرق و قارههای مختلف تعامل داشته باشیم. اگر فلسفه اسلامی را به گونهای عرضه کنیم که افراد برای اینکه وارد این وادی شوند باید مقدمات طولانی را طی کنند ممکن است عطایش را به لقایش ببخشند و اصلا ورود پیدا نکنند اما اگر با زبان فلسفیِ روز ارائه شود به نظر میرسد که بتواند به میزان زیادی با دیگر فلسفهها تعامل برقرار کند. به همین جهت بود که بعد از انقلاب اسلامی در کشور ما فلسفههای تطبیقی و مقایسه نظامهای فلسفی اسلامی و نظامهای فلسفی دیگر کشورها رونق بیشتری گرفت و این هم عرصهای است که بسیاری از متفکران فلسفی ما توانستهاند قدمهای خوبی را در این زمینه بردارند. *به اهمیت همافزایی نهادهای پژوهشی اشاره کردید. ارتباط مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با سایر مؤسسات پژوهشی و پژوهشگاهها چگونه است؟ مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران قدمت دیرینهای دارد و قبل از انقلاب اسلامی نیز فعالیت داشته است. این مؤسسه بعد از انقلاب و پس از وقفهای کوتاه فعالیتهای خود را از سر گرفت و در دورههای مختلف رؤسای متعددی همانند دکتر اعوانی، دکتر خسروپناه، دکتر ذکیانی و دکتر شریفی داشته و در هر دوره توانسته است قدمهای خوبی بردارد و هم اکنون با نهادهایی همانند پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، مجمع عالی حکمت اسلامی و پژوهشگاههایی که در قم و مشهد هستند و همچنین با مراکز پژوهشی که در استانهای اصفهان، شیراز و تبریز فعالیت دارند ارتباطاتی برقرار کرده و همکاریهایی داشته است. این ارتباطات و همکاریها در حال توسعه است تا مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بتواند جایگاه خود را در زمینه فلسفه اسلامی و سنت فلسفی در کشور عزیزمان ایران حفظ کرده و در اشاعه تفکر عقلانی، خردورزی و تعاملات اجتماعی بر اساس خردورزی، حتی در میان تودههای مردم مؤثر باشد و قدمهای بسیاری خوبی را بردارد. *به اهمیت استعدادیابی برای توسعه فعالیتهای پژوهشی در عرصه علوم انسانی هم اشاره کردید. در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران در این راستا چه اقداماتی انجام شده است یا احیاناً چه برنامهای در این زمینه دارید؟ بنده میتوانم به دو اقدام اشاره کنم؛ یکی از اقدامات این است که همانند بقیه مراکز، برای جذب پژوهشگران از طریق فراخوان اقدام میشود. همچنین اگر اساتید در کلاسها دانشجویان خوب و مستعدی داشته باشند میتوانند تا حد زیادی استعداد وی را تشخیص دهند و از این طریق هم آنها را دعوت به همکاری میکنیم. یکی دیگر از اقدامات ما این است که از طریق دوستانی که تعلق خاطری به پژوهشهای فلسفی، کلامی، عرفانی و حکمی در معنای وسیع دارند اقدام کرده و در هر جا از جمله در بین تودههای مردم یا در بین متخصصین و متفکرین، استعدادی را در زمینه فلسفه، منطق، کلام و امثالهم کشف کنیم آنها را دعوت به همکاری کرده و از طریق دادن پروژه، از توانمندی آنها استفاده میکنیم. به هر حال در جریان پژوهش است که پژوهشگر رشد میکند چون ممکن است ابتدا توانمندی بالفعلی داشته باشد اما وقتی چند کار انجام دهد و مورد تشویق اساتید قرار گیرد پژوهشگری وی رونق و ارتقا پیدا کرده و شخص، دید مثبتی نسبت به خودش پیدا میکند و گامهای بلندتری را برمیدارد. معتقدم ملت شریف ایران بزرگوار هستند و استعدادهای بسیار خوبی دارند بنابراین استعدادیابی باید به میزان بسیار بیشتری مورد توجه قرار گیرد چراکه چه بسیار استعدادهایی که در اثر اینکه کشف نمیشوند یا امکاناتی در اختیار آنها قرار نمیگیرند استفاده بهینه از آنها نمیشود در حالیکه باید از هر استعدادی در عالیترین سطح ممکن که امکان کار کردن دارد استفاده کنیم در غیر اینصورت آسیبش به کشور میرسد. یکی از مهمترین تحولات علمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تلاش برای تغییر ساختارهای آموزشی و پژوهشی در کشور بوده است و این اقدامات سبب تغییرات زیادی در رشتههای دانشگاهی مخصوصا در زمینه علوم انسانی با رویکرد اسلامی شد. در همین راستا پژوهشگاهها و مؤسسات مختلفی برای پژوهش و تحقیق در زمینه علوم انسانی فعالیت کردهاند که بدون تردید یکی از مهمترین آنها مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با سابقه طولانی و اساتید نامدار است. برای بررسی بیشتر وضعیت پژوهشهای علوم انسانی و اسلامی مخصوصاً در زمینه فلسفه اسلامی با حجتالاسلام والمسلمین دکتر عسکر دیرباز، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید؛ *ارزیابی شما از وضعیت فعلی پژوهشهای علوم انسانی و اسلامی در کشور چیست؟ در کنار برنامههای آموزشی در حوزه و دانشگاه، معمولاً فعالیتهای پژوهشی هم انجام میشود. فعالیتهای پژوهشی در دانشگاهها در زمینه علوم انسانی عمدتاً معطوف به پیشبرد مرزهای دانش در زمینههایی همانند جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی و علوم دیگری است که به آنها علوم انسانی گفته میشود. غیر از این کارهای جدید و ابتکاری، بُعد دیگر فعالیتهای پژوهشی، معطوف به حل مشکلات جامعه در زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … است. بخش سوم معطوف به آینده کشور عزیزمان ایران و مسائلی است که در زمینههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و امثالهم با آنها مواجه هستیم. در واقع نوعی آیندهپژوهی در زمینه مسائل اجتماعی و فرهنگی و با نگاه علمی و با تکیه بر علوم انسانی صورت میگیرد. اینها اهم محورهایی هستند که پژوهشها حول آنها انجام میشود. *در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی وضعیت پژوهشهای علوم انسانی چگونه بوده است و آیا به اهداف خود در این زمینه رسیدهایم؟ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فضل الهی، هم به لحاظ کمی و هم کیفی، پژوهشهای علوم انسانی توسعه بسیار خوبی پیدا کرده است؛ اگرچه هنوز در مراحل آغازین این مسیر هستیم و با توجه به هدفگذاریهایی که صورت گرفته باید قدمهای بیشتری در این راستا برداریم. یکی از اقدامات خوبی که اخیرا انجام شده این است که در وزارت علوم معاونتی تحت عنوان معاونت علوم انسانی و قرآنی شکل گرفته که هدفش این است که فعالیتهای پژوهشی علوم انسانی، مخصوصاً مرتبط با قرآن را ساماندهی کند. البته در دانشگاه آزاد هم چنین معاونتی شکل گرفته است. چنین کاری هم میتواند به لحاظ ساماندهی برنامهها، قدم بسیار مبارکی باشد. در حوزههای علمیه و مخصوصاً در حوزه علمیه قم هم علاوه بر اینکه به لحاظ کمی، مراکز پژوهشی در زمینه علوم انسانی با نگرش دینی و اسلامی بعد از انقلاب اسلامی افزایش چشمگیری پیدا کرده است به لحاظ کیفی نیز، هم در زمینه تألیف کتابهای درسی در عرصه علوم انسانی با نگرش بومی و اسلامی و هم در زمینه پیشبرد پژوهشها، قدمهای خوبی برداشته شده است. در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم بخشی برای تحول در علوم انسانی شکل گرفته که جناب آقای دکتر حداد عادل بیش از یک دهه است پیگیر کارهای آن هستند. همراهی و همافزایی این مراکز با همدیگر میتواند باعث شود که از تفرق فعالیتها کاسته شده و همگرایی ایجاد شود و پژوهشها معطوف به اهداف مشترکی باشد که آینده خوبی را برای کشور و جهان اسلام در زمینه علوم انسانی رقم بزند. *به نظر شما چه نقاط ضعفی در عرصه پژوهشهای علوم انسانی وجود دارد که باید برطرف شود؟ به نظرم مهمترین نقطه ضعف این است که ما چندان با کار گروهی آشنا نیستیم در حالی که مراکز مختلف پژوهشی باید هر چند ماه یا نهایتاً یک سال یکبار دور هم جمع شده و از کارهای همدیگر با خبر شوند و بدانند کارهای هر بخشی تا چه اندازه پیشرفت کرده است. از سوی دیگر بودجههای پژوهشی محدود است لذا باید این بودجه را هدفگذاری شده و با تعیین اولویتها توزیع کنیم. اگر قرار باشد این ضعف تبدیل به نقطه قوت شود باید همراهی و همکاری مراکز پژوهشی مخصوصا در زمینه علوم انسانی افزایش پیدا کند و شما به عنوان رسانه میتوانید در این زمینه قدمهای خوبی برداشته و این مراکز را به همدیگر معرفی کرده و پیوند خوبی بین آنها برقرار کنید. ضعف دیگری که به نظرم میرسد این است که گاهی دچار روزمرهگی میشویم. در عین اینکه باید به مسائل روز پرداخته و مسائل جاری را حل کنیم اما نباید از بنیادها و مبانی اصلی که میتواند برای ما راهگشا باشد غافل شویم. البته نهادهایی هستند که کارهای پژوهشی بنیادین در زمینه علوم انسانی انجام میدهند اما باید این کارشان را در اختیار افرادی که میخواهند حل مسئله کنند قرار دهند و تعامل خوبی بین این قبیل مراکز وجود داشته باشد تا نه از مبانی و نه از مسائل روز غافل نشویم. ضعف دیگر این است؛ معمولاً افرادی که از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند در درجه اول تمایل دارند کار آموزشی انجام دهند و فعالیت پژوهشی برای آنها درجه دوم است در حالیکه باید بستری فراهم کرده و انگیزههایی ایجاد کنیم که افراد توانمند به لحاظ پژوهشی را جذب نهادهای پژوهشی کنیم تا بتوانیم آینده خوبی در عرصه پژوهش داشته باشیم. *پژوهشهایی که در زمینه فلسفه اسلامی انجام میشوند را تا چه اندازه نو و رضایت بخش تلقی میکنید؟ پژوهشهای فلسفه اسلامی را نیز میتوانیم به دو بخش تقسیم کنیم که یک بخش در دانشگاهها و دیگری در حوزهها علمیه است. در دانشگاهها مراکز یا گروههای پژوهشی فلسفی وجود دارند که معمولاً در زمینه فلسفه اسلامی و تألیف متون درسی و بهتر و روزآمد کردن و کارآمدکردن مباحث فلسفه اسلامی در حال تلاش هستند اما درباره حوزههای علمیه باید گفت حوزه قم در زمینه فلسفه قدمهای بلندی برداشته است و از جمله مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اقدامات خوبی انجام داده و مجمع عالی حکمت اسلامی نیز به عنوان یک ستاد عمل میکند. شاهد هستیم ابتکارات و نظریهپردازیهای بسیار خوبی در زمینه فلسفه اسلامی در حوزه علمیه قم صورت میگیرد. تعامل مراکز پژوهشی در حوزههای علمیه هم توانسته کمک کند تا اشراف بر کارهای همدیگر داشته و با هم تقسیم کار کنند. به نظرم آنچه مهم است این است که فلسفه اسلامی به گونهای مطرح و به زبانی مشترک قابل عرضه شود که بتوانیم با فلسفه غرب و شرق و قارههای مختلف تعامل داشته باشیم. اگر فلسفه اسلامی را به گونهای عرضه کنیم که افراد برای اینکه وارد این وادی شوند باید مقدمات طولانی را طی کنند ممکن است عطایش را به لقایش ببخشند و اصلا ورود پیدا نکنند اما اگر با زبان فلسفیِ روز ارائه شود به نظر میرسد که بتواند به میزان زیادی با دیگر فلسفهها تعامل برقرار کند. به همین جهت بود که بعد از انقلاب اسلامی در کشور ما فلسفههای تطبیقی و مقایسه نظامهای فلسفی اسلامی و نظامهای فلسفی دیگر کشورها رونق بیشتری گرفت و این هم عرصهای است که بسیاری از متفکران فلسفی ما توانستهاند قدمهای خوبی را در این زمینه بردارند. *به اهمیت همافزایی نهادهای پژوهشی اشاره کردید. ارتباط مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با سایر مؤسسات پژوهشی و پژوهشگاهها چگونه است؟ مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران قدمت دیرینهای دارد و قبل از انقلاب اسلامی نیز فعالیت داشته است. این مؤسسه بعد از انقلاب و پس از وقفهای کوتاه فعالیتهای خود را از سر گرفت و در دورههای مختلف رؤسای متعددی همانند دکتر اعوانی، دکتر خسروپناه، دکتر ذکیانی و دکتر شریفی داشته و در هر دوره توانسته است قدمهای خوبی بردارد و هم اکنون با نهادهایی همانند پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، مجمع عالی حکمت اسلامی و پژوهشگاههایی که در قم و مشهد هستند و همچنین با مراکز پژوهشی که در استانهای اصفهان، شیراز و تبریز فعالیت دارند ارتباطاتی برقرار کرده و همکاریهایی داشته است. این ارتباطات و همکاریها در حال توسعه است تا مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بتواند جایگاه خود را در زمینه فلسفه اسلامی و سنت فلسفی در کشور عزیزمان ایران حفظ کرده و در اشاعه تفکر عقلانی، خردورزی و تعاملات اجتماعی بر اساس خردورزی، حتی در میان تودههای مردم مؤثر باشد و قدمهای بسیاری خوبی را بردارد. *به اهمیت استعدادیابی برای توسعه فعالیتهای پژوهشی در عرصه علوم انسانی هم اشاره کردید. در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران در این راستا چه اقداماتی انجام شده است یا احیاناً چه برنامهای در این زمینه دارید؟ بنده میتوانم به دو اقدام اشاره کنم؛ یکی از اقدامات این است که همانند بقیه مراکز، برای جذب پژوهشگران از طریق فراخوان اقدام میشود. همچنین اگر اساتید در کلاسها دانشجویان خوب و مستعدی داشته باشند میتوانند تا حد زیادی استعداد وی را تشخیص دهند و از این طریق هم آنها را دعوت به همکاری میکنیم. یکی دیگر از اقدامات ما این است که از طریق دوستانی که تعلق خاطری به پژوهشهای فلسفی، کلامی، عرفانی و حکمی در معنای وسیع دارند اقدام کرده و در هر جا از جمله در بین تودههای مردم یا در بین متخصصین و متفکرین، استعدادی را در زمینه فلسفه، منطق، کلام و امثالهم کشف کنیم آنها را دعوت به همکاری کرده و از طریق دادن پروژه، از توانمندی آنها استفاده میکنیم. به هر حال در جریان پژوهش است که پژوهشگر رشد میکند چون ممکن است ابتدا توانمندی بالفعلی داشته باشد اما وقتی چند کار انجام دهد و مورد تشویق اساتید قرار گیرد پژوهشگری وی رونق و ارتقا پیدا کرده و شخص، دید مثبتی نسبت به خودش پیدا میکند و گامهای بلندتری را برمیدارد. معتقدم ملت شریف ایران بزرگوار هستند و استعدادهای بسیار خوبی دارند بنابراین استعدادیابی باید به میزان بسیار بیشتری مورد توجه قرار گیرد چراکه چه بسیار استعدادهایی که در اثر اینکه کشف نمیشوند یا امکاناتی در اختیار آنها قرار نمیگیرند استفاده بهینه از آنها نمیشود در حالیکه باید از هر استعدادی در عالیترین سطح ممکن که امکان کار کردن دارد استفاده کنیم در غیر اینصورت آسیبش به کشور میرسد. COM_FARA_COMMENT_YOUR_COMMENT COM_FARA_COMMENT_SUBMIT