امروز پنج شنبه 1403/09/01
Skip to main content
×

هشدار

اجزای کامپوننت را به یک آیتم منو اختصاص بدهید

دکتر سید سعید زاهد زاهدانی استاد دانشگاه شیراز در یادداشتی به تحلیل چرائی و چیستی پوشش نامناسب در اماکن عمومی پرداخته است:

ناهنجاری پوشش برخی از خانم ها در سطح جامعه، علی رغم وجود قانون منع بی حجابی، نگرائی هائی را ایجاد کرده است. در این خصوص عمدۀ انگشت های ملامت به سوی برنامه ریزان فرهنگی جامعه نشانه رفته است، اما به نظر می رسد که نمی توان نظام فرهنگی را جدای از نظام سیاسی و اقتصادی دید. نظام فرهنگی وسیله ای جمعی است برای اعمال اراده های سیاسی، و نظام اقتصادی محصول اعمال این اراده هاست.

در جامعه امروز ما به علت در گذار بودن جامعه از ساختار های سکولار به اسلامی، هنوز در بخش اراده های سیاسی منطق پیروی از ولی فقیه در کل جامعه جا نیفتاده است. به خصوص دستگاه های اداری و کارشناسی ما در اجرا، از همان منطق اراده های تنظیم شده در نظام سرمایه داری لیبرال تبعیت می کنند. دستگاه های فرهنگی ما هم که به طور کلی دانشگاه و حوزه می باشند؛ در اولی همان منطق لیبرال سرمایه داری حاکم است و در حوزه ها هم هنوز منطق حکومتی ولایت فقیه فرا گیر نشده و بسیاری از روحانیون از زاویۀ منطق ارسطوئی که موید نظام های سلطنتی و فردی (نگاه به ولی فقیه به عنوان یک فرد) است، به امور می نگرند.

از سوی دیگر نظام اقتصادی که با سبک زندگی پیوند وسیقی دارد، سرمایه داری است. از این رو نه اراده های سیاسی به طور کامل منطق ولایت فقیه به عنوان جانشین امام زمان (ع) را در خود دارند و نه نظام اقتصادی موید سبک زندگی اسلامی است. از این روست که می بینیم اقشاری از مردم که از تدین خانوادگی و فردی و به خصوص اسلام انقلابی دورتر هستند به سبک زندگی از نوع فرهنگ سرمایه داری مبتلا شده اند.

فرزندان این گروه، برخی حتی مطالبهء زندگی با سبک غربی را دارند که شورش ها و اغتشاشات اخیر در کف خیابان عمدتاً توسط این گروه به ظهور رسید؛ که این کار به تحریک مخالفین انقلاب اسلامی و تجزیه طلبان صورت گرفت و می خواستند از این حرکت سوءاستفادۀ خودشان را ببرند.

بنابراین به نظر می رسد برای حل مسئله، لازم است نسبت به فراگیر کردن منطق حاکمیت ولایت الهی از طریق ولی فقیه در نظام های سیاسی و فرهنگی کوشید، و نظام اقتصادی را هم در ابتدا به سمت اقتصاد مقاومتی و سپس به سوی اقتصاد اسلامی هدایت کرد.
در این راستا، عاجل ترین کار جا انداختن نوع مدیریت جهادی در نظام های اجرائی است تا بدین وسیله راه برای رسیدن به دولت اسلامی که مقدمۀ جامعه اسلامی است، هموار شود.

همزمان تحکیم منطق ولایت الهی و حکومتی ولی فقیه (با تاکید بر فقه اجتماعی) در حوزه است. در همین حال انجام اقدامات رفتن به سوی اقتصاد مقاومتی بایسته است.

این کارها، زیر بنائی برای رواج سبک زندگی اسلامی خواهد شد و جا باز می شود تا ارزش‌های “عدم شیفتگی در مقابل فرهنگ غرب”، و پیشه کردن “قناعت به جای اسراف و زندگی تجملاتی”، تبلیغ و تحکیم و ساری و جاری در همۀ اقشار ملت شود.

به عبارت دیگر و به طور خلاصه، باید ساختار های فرهنگی در سیاست، فرهنگ و اقتصاد، منطق حاکمیت الهی از طریق ولی فقیه را به خود بگیرند و با مدیریت و حرکت جهادی به سمت سبک زندگی اسلامی متناسب با قرن پانزدهم هجری یا قرن بیست و یکم میلادی پیش بروند، البته باید گفت که این امور به تفصیل در بیانیه گام دوم آمده است.

دکتر سید سعید زاهد زاهدانی استاد دانشگاه شیراز در یادداشتی به تحلیل چرائی و چیستی پوشش نامناسب در اماکن عمومی پرداخته است:

ناهنجاری پوشش برخی از خانم ها در سطح جامعه، علی رغم وجود قانون منع بی حجابی، نگرائی هائی را ایجاد کرده است. در این خصوص عمدۀ انگشت های ملامت به سوی برنامه ریزان فرهنگی جامعه نشانه رفته است، اما به نظر می رسد که نمی توان نظام فرهنگی را جدای از نظام سیاسی و اقتصادی دید. نظام فرهنگی وسیله ای جمعی است برای اعمال اراده های سیاسی، و نظام اقتصادی محصول اعمال این اراده هاست.

در جامعه امروز ما به علت در گذار بودن جامعه از ساختار های سکولار به اسلامی، هنوز در بخش اراده های سیاسی منطق پیروی از ولی فقیه در کل جامعه جا نیفتاده است. به خصوص دستگاه های اداری و کارشناسی ما در اجرا، از همان منطق اراده های تنظیم شده در نظام سرمایه داری لیبرال تبعیت می کنند. دستگاه های فرهنگی ما هم که به طور کلی دانشگاه و حوزه می باشند؛ در اولی همان منطق لیبرال سرمایه داری حاکم است و در حوزه ها هم هنوز منطق حکومتی ولایت فقیه فرا گیر نشده و بسیاری از روحانیون از زاویۀ منطق ارسطوئی که موید نظام های سلطنتی و فردی (نگاه به ولی فقیه به عنوان یک فرد) است، به امور می نگرند.

از سوی دیگر نظام اقتصادی که با سبک زندگی پیوند وسیقی دارد، سرمایه داری است. از این رو نه اراده های سیاسی به طور کامل منطق ولایت فقیه به عنوان جانشین امام زمان (ع) را در خود دارند و نه نظام اقتصادی موید سبک زندگی اسلامی است. از این روست که می بینیم اقشاری از مردم که از تدین خانوادگی و فردی و به خصوص اسلام انقلابی دورتر هستند به سبک زندگی از نوع فرهنگ سرمایه داری مبتلا شده اند.

فرزندان این گروه، برخی حتی مطالبهء زندگی با سبک غربی را دارند که شورش ها و اغتشاشات اخیر در کف خیابان عمدتاً توسط این گروه به ظهور رسید؛ که این کار به تحریک مخالفین انقلاب اسلامی و تجزیه طلبان صورت گرفت و می خواستند از این حرکت سوءاستفادۀ خودشان را ببرند.

بنابراین به نظر می رسد برای حل مسئله، لازم است نسبت به فراگیر کردن منطق حاکمیت ولایت الهی از طریق ولی فقیه در نظام های سیاسی و فرهنگی کوشید، و نظام اقتصادی را هم در ابتدا به سمت اقتصاد مقاومتی و سپس به سوی اقتصاد اسلامی هدایت کرد.
در این راستا، عاجل ترین کار جا انداختن نوع مدیریت جهادی در نظام های اجرائی است تا بدین وسیله راه برای رسیدن به دولت اسلامی که مقدمۀ جامعه اسلامی است، هموار شود.

همزمان تحکیم منطق ولایت الهی و حکومتی ولی فقیه (با تاکید بر فقه اجتماعی) در حوزه است. در همین حال انجام اقدامات رفتن به سوی اقتصاد مقاومتی بایسته است.

این کارها، زیر بنائی برای رواج سبک زندگی اسلامی خواهد شد و جا باز می شود تا ارزش‌های “عدم شیفتگی در مقابل فرهنگ غرب”، و پیشه کردن “قناعت به جای اسراف و زندگی تجملاتی”، تبلیغ و تحکیم و ساری و جاری در همۀ اقشار ملت شود.

به عبارت دیگر و به طور خلاصه، باید ساختار های فرهنگی در سیاست، فرهنگ و اقتصاد، منطق حاکمیت الهی از طریق ولی فقیه را به خود بگیرند و با مدیریت و حرکت جهادی به سمت سبک زندگی اسلامی متناسب با قرن پانزدهم هجری یا قرن بیست و یکم میلادی پیش بروند، البته باید گفت که این امور به تفصیل در بیانیه گام دوم آمده است.

نظر شما

captcha