Compartir en Telegram مدیر اخبار جمعه ۱۴۰۱/۰۸/۲۰ | ۲۲:۳۶ ۲۴۴ بازدید سیستم دانشگاه با نگاه مهندسی اداره میشود نه علوم انسانی دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با اعتقاد بر اینکه سیستم دانشگاه با نگاه مهندسی اداره میشود نه علوم انسانی، گفت: نگاه مهندسی، پروژهمحور است و دید شبکهای ندارد، اما علوم انسانی به علت ماهیت مسائلی که با آن روبهروست، دید شبکهای دارد؛ ایجاد دانشگاه و ساختار آن باید بر اساس معیارهای علوم انسانی شکل بگیرد و جای مدلسازی علوم انسانی در آموزش عالی خالی است. وحید ارشدی با بیان اینکه نهادسازی در هر جامعهای، متناسب با کارکردهای ویژه مورد نیازش صورت میگیرد که در جای خود مؤثر و ارزشمند است، اظهار کرد: اما هنگامیکه این نهادها که بر اساس نیازهای اجتماعی یک جامعه شکل گرفته، وارد جامعه دیگری میشود، اهداف شکلگیری نهاد در جامعه نخست ممکن است در جامعه دوم اتفاق نیفتد. وی ادامه داد: به عنوان مثال، ورود موبایل در جامعه صنعتی هنگامی رخ داد که رونق کسب و کار وجود داشت و تلفن ثابت از کارایی کافی برخوردار نبود، بنابراین افراد با هدف برآوردن نیاز ارتباطی در صنعت به گوشی همراه روی آوردند و متناسب با قابلیتهایی که داشت، بخشی از نیازهای آن جامعه را برطرف کرد، در عین حال همین دستگاه به جوامعی وارد شد که صنعتی نشده بودند و بیکاری در آن جامعه وجود داشت، بنابراین ورود این دستگاه به بیشتر شدن بیکاری دامن زد، یعنی عملاً تلفن همراه که با هدف تسریع ارتباطات در جوامع صنعتی به بازار آمد، در جوامع کمتر توسعهیافته از جمله موانع توسعه و ارتباط قرار گرفت. استادیار اقتصاد اسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد با ارائه مثال بانک که در یک جامعه غربی منفعتگرا شکل گرفته است، تصریح کرد: در واقع بانک در آن جامعه، نهادی با کارکرد بنگاهداری بوده که به جوامع اسلامی راه یافته است و حال که نمیتوان آن را حذف کرد، باید دید چه مدلهایی میتوان ارائه داد که از این نهاد در جهت اهداف کشور به صورت بهینه استفاده شود. سیستم دانشگاه با نگاه مهندسی اداره میشود دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه آنچه در موضوع دانشگاه به عنوان نهادی که از غرب به جامعه ما آمده و مهم به نظر میرسد، این است که چه کسانی برای دانشگاه مدلسازی میکنند، ادامه داد: مشکل اساسی این است که علوم انسانی، مدلسازی نمیکند، بلکه علوم مهندسی مدلسازی میکند و سیستم دانشگاه با نگاه مهندسی اداره میشود. نگاه مهندسی، پروژهمحور است و دید شبکهای ندارد، اما علوم انسانی به علت ماهیت مسائلی که با آن روبهروست، دید شبکهای دارد، اما آنچه بسیاری از نهادها را در جامعه جهتدهی میکند، نگاه مهندسی، پروژهای و نبود دید شبکهای است. ارشدی با تاکید بر اینکه ایجاد دانشگاه و ساختار آن باید بر اساس معیارهای علوم انسانی شکل بگیرد و جای مدلسازی علوم انسانی در آموزش عالی خالی است، خاطرنشان کرد: اما سیستم به گونهای است که نخبگان و بدنهای که باید بتوانند مسائل جامعه را حل کنند، در حوزه مهندسی و پروژهمحور رشد یافتهاند و در شناختشان نسبت به نهادهایی که قرار است روابط انسانی را شکل دهند، نگاه پروژهای دخالت میکند و در عمل، فرآیندهای بلندمدت و نگاههای بینبخشی جایگاه جدی ندارد. وی با بیان اینکه چه کسانی سازندگان فرآیندهای حوزههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هستند، گفت: این مورد خطای سیستم است و با اینکه رشته سیاستگذاری علم وجود دارد، اما وزیر از رشته شیمی انتخاب میشود که با این کار هزینههای سیستم در رشته سیاستگذاری علم، بیبازده میشود. دانشگاهها مساله محور رشد نکردهاند این استاد دانشگاه درباره اینکه چرا دانشگاه به هدف خود نرسیده است، بیان کرد: علت، مسئلهمحور رشد نکردن دانشگاهها است، بهگونهای که بتوانند مسائل جامعه را حل کنند، البته نمیتوان نقش آموزش عالی را در پرورش موفق انسانهایی که در جایگاههای مختلف در حال ایفای نقش هستند، نادیده گرفت، اما پرسش اینجاست که آیا آنها در ایفای نقش خویش، درست عمل کردهاند؟ چگونه است که جامعه با مسائل عدیده اجتماعی روبهرو است و تعادل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جامعه برقرار نیست و چرا این ساخت، نتوانسته فرهنگ و اقتصاد کشور را به سامان برساند. استادیار اقتصاد اسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به ارزان بودن علوم انسانی در کشور و مقایسه آن با غرب، اظهار کرد: ورود و خروج ارزان دانشجو به این حوزه، ضرورت تغییر نگاه به این حوزه را تأیید میکند، اما در غرب، صنایع، کشاورزی و تکنولوژی، بنیانهای علوم انسانی دارد و علوم انسانی پشتوانه دیگر بخشهاست و البته که در غرب، علوم انسانی، دانش ارزانی نیست. نهادسازی صحیحی برای حکمرانی اعتراضات شکل نگرفته است وی در بخش دیگری از سخنانش با مطرح کردن این پرسش که چرا اعتراض به اغتشاش تبدیل میشود، خاطرنشان کرد: زیرا فرد، تصوری از اینکه رفتارش چه اثری بر امنیت میگذارد، ندارد، البته که نهادسازی درستی برای حکمرانی اعتراضات هم شکل نگرفته است، بنابراین به نظر میرسد ریشه بسیاری از مسائلی که امروز با آن روبهرو هستیم، فردگرایی است. سبک زندگی جامعه امروز، اجتماعی نیست و فردگرایی حاکم است که فردگرایی نوعی بنیان و نظریه فلسفی است که در تکنولوژی نیز بروز و ظهور یافته است. ارشدی با اشاره به این نظریه که بسیاری معتقدند تغییر بنیانهای فکری، بر خروجی تکنولوژی نیز اثرگذار است، اظهار کرد: باید تحلیل شود علوم انسانی مبتنی بر رویکردهای دینی و آموزههای اسلامی چگونه باید مطرح و تبیین شود و باید دید در این شرایط و برای حل مسائل، سیستم چقدر حاضر است برای علوم انسانی هزینه کند. چقدر به کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی بها دهد و چقدر آدمهایی که قرار است در این سیستم صحبت کنند، اعتماد به نفس دارند تا این گفتوگو شکل گیرد و به سمت دانشکدههای قوی علوم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برود. دانشگاهها نیرویی که اقتصادخوان است تربیت میکنند نه اقتصاددان وی با اشاره به اینکه سیستم، دانشجویان را سطحی و نه اندیشهای بار آورده است، بیان کرد: امروز با جامعهای مواجه هستیم که به شدت دیدگاه غرب را پذیرفته و حاضر نیست ایرادهای آن را ببیند، زیرا به آن میزانی که در دانشگاهها، به عنوان مثال اقتصادخوان تربیت میشود، اقتصاددان تربیت نمیشود و دانشگاه، اندیشهای که فکر کند و بگوید سیر تاریخی اندیشه از کجاست و در چه بستری شکل گرفته است را تربیت نمیکند. دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه دانشجو نباید احساس کند که اجازه حرف زدن ندارد، افزود: دانشجویان اطلاعات دارند، اما از تحلیل میترسند. برخی اصول تحلیل را نمیدانند، اما همین که دانشجو قدرت بیان حرفهایش را داشته باشد، کافی است. دانشگاه باید برای دانشجویانی که در این سیستم میگویند و مینویسند، ارزش قائل شود و در صورت لزوم در شناسایی متغیرهای تحلیل او را مدیریت کند. وی در تحلیل خروجی ساختار دانشگاه با اشاره به بسترهای زمینهای، عوامل علّی و مداخلهگر در نهاد دانشگاه ابراز کرد: دانشگاه با خروجی نهاد آموزشوپرورش از یکسو و از سوی دیگر نهاد خانواده که بعضاً دچار آسیبهای اجتماعی شدند و همچنین اساتیدی که تحصیلکرده در دانشگاههای خارج از ایران هستند و شناخت درست و دقیقی از شرایط موجود ندارند، مواجه است. بنابراین دانشگاه، نهادی برآیند عوامل انسانی، نظام انگیزشی، اهمیت و ضریب دادن به برخی رشتهها و حافظهمحوری به جای اندیشهمحوری است. نظام انگیزشی برای مسالهمحور بودن استاد و دانشجو ایجاد نکردیم ارشدی با انتقاد از شیوه مقالهنویسی مرسوم و نوع امتیازدهی به استادان تصریح کرد: نظام انگیزشی، شیوع چنین رویههایی را موجب شده، حال آنکه به حل مسائل داخلی کشور فکر نشده است. واقعیت، فراتر از دانشگاه در حال اتفاق است و بسیاری از مسائل در جامعه وجود دارد که دانشگاه راهحلی برای آن نیافته است. وی با طرح این پرسش که چه میزان از خروجی دانشگاه، مسئلهشناس هستند و متغیرهای زمینهای و اصلی را میشناسند، اضافه کرد: سیستم، نظام انگیزشی برای مسئلهمحور بودن استاد و دانشجو ایجاد نکرده است. استادیار اقتصاد اسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در پاسخ به علت عدم استفاده سیستم از خروجی دانشگاه، خاطرنشان کرد: در دفاع از پایاننامه به جای اختصاص یک نمره به مقاله، یک نمره به شیوه دفاع از پایاننامه در رسانه اختصاص داده شود، جایی که سیستم بتواند رساله دانشجو را نقد کند و موضوعی برای رساله بعدی او تعیین کند. همچنین مشاوران پایاننامهها و رسالهها از دستگاههای اجرایی انتخاب شوند. کمفایده بودن خروجی دانشگاه به مرجعیت آن آسیب رسانده است ارشدی در پاسخ به این پرسش که چرا دانشگاه مرجعیت خودش را از دست داده است، گفت: تقاضاکننده دانشگاه احساس منفعت نکرده است و درصد کمی از خروجی دانشگاه مورد استفاده صنعت، کشاورزی و خدمات قرار گرفته، لذا برای حل مسئله به دانشگاه مراجعه نمیکنند، زیرا از محصول دانشگاه سودی ندیدهاند، بنابراین کمفایده بودن خروجی دانشگاه به مرجعیت آن آسیب رسانده است. وی با تأکید بر ضرورت شناسایی مخاطب در رسالهها، بیان کرد: باید برای هر رساله نظری و کاربردی، دستگاه اجرایی مشخص شود و تا زمانی که موضوع، مورد تأیید آن دستگاه قرار نگیرد، دانشجو به سراغ موضوع نرود، البته در این زمینه نهادسازیهایی صورت گرفته، اما هنوز کارآمد نشده، زیرا خروجی دانشگاه، مدرکمحور و استاد هم به دنبال طی مدارج و ارائه مقالات است. ارشدی با اشاره به جنبشهای فکری شکلگرفته میان اساتید برای حل مسائل اجتماعی و تغییر و تحول در نظام ارزشیابی، بیان کرد: با توجه به ظرفیتهای مختلف اساتید در حوزههای مختلف و ایجاد حق انتخاب برای ورود به حوزههای مورد علاقه و یکسانسازی نظام امتیازدهی، ضروری است سیاستگذاران در این زمینه از حوزههای مختلف شرکت کنند. ایجاد تعادل میان رشتهها و رسیدن به فرمولی که بتواند ظرفیت تمامی اساتید را در رشتههای مختلف فعال کند، اهمیت دارد و اینکه چگونه این بازیگران در کنار هم قرار بگیرند که بتوانند به آن فرمول برسند، نیز اهمیت ویژهای دارد. ضرورت اصلاح نظام ارزشیابی اساتید دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه کسی که به مرتبه استاد تمام میرسد، باید قدرت نظریهپردازی داشته باشد، اظهار کرد: متأسفانه در نوع مدلسازی کنونی، شاخصهای برای سنجش این توانایی نیست و بعضاً مدارج تنها به واسطه ارائه مقالات طی میشود و نه لزوماً توانایی در نظریهپردازی. وی ادامه داد: نظام ارزشیابی استادان، مهمترین نظامی است که باید اصلاح شود. استادان دانشگاه، ظرفیتهای مختلفی دارند و اکنون مهارت حل مسئله برای ما اهمیت دارد، اگرچه مقالات نیز در جای خود مهم هستند و اگر استادی بتواند حل مسئله را به مقاله تبدیل کند، باید برای وی امتیازی لحاظ شود، اما در صورت حل مسئله نیز امتیازی به وی برای تلاشش، لحاظ میشود. استادیار اقتصاد اسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به مسائلی که امروز در کشور وجود دارد، از جمله توزیع بی حدواندازه، ناعادلانه و عدم مدیریت صحیح منابع مالی، بیان کرد: دانشگاه در خصوص حل این مسائل چه کرده است. عدم ارتباط دانشگاه با جامعه و اینکه اساتید صرفاً مشغول تولید و نشر مقالات طبق استانداردهایی مشخص هستند، موجب شده خروجی دانشگاه که فارغالتحصیلان هستند محصول خوبی نباشد. ارشدی در خصوص ضرورت راهاندازی کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاه، تصریح کرد: کرسیهای آزاداندیشی به زمینههای آموزشی و تربیتی نیاز دارد و آنچه در این موضوع اهمیت دارد، ایجاد مصونیت قضایی برای کسانی است که صحبت میکنند، نظریهپرداز و منتقد هستند و اینکه بدون بیاحترامی به شخصیتها، تنها نظرها نقد شوند که خروجی آن یادگیری و توانا شدن بر نقد سازنده است. وی گفت: تفاوت کرسیهای آزاداندیشی با دیگر نشستهای مشابه این است که در مرحله توصیف و نقد باقی نمیماند، بلکه به راهحل و ارائه نظریه میاندیشد. در کرسی آزاداندیشی قرار است اندیشهها برای حل مسئله آزادانه بیان شود، یعنی فضا، بهگونهای باید رقم بخورد که همه حاضر باشند و بشنوند که کسی درباره حل مسئله چه نظری میدهد و در این نوع آزاداندیشی، هنگام حل مسئله حرمتها شکسته نخواهد شد، بلکه رفتارها و گفتارها نقد میشوند. دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: شکلگیری اتاق فکر با اساتید از جریانهای مختلف سیاسی و جوان که راحتتر بتوانند با نسل نو ارتباط برقرار کنند، از جمله رویکردهای ما است، پس از شناسایی مسائلی همچون ناامیدی و احساس بیعدالتی که دغدغه همگانی است و یا موضوعاتی چون فقر و آسیبهای اجتماعی باید زمینههایی ایجاد کرد که اینگونه مسائل به مسئله استاد در جامعه تبدیل شود. وی افزود: به نظر میرسد باید قدمهای مختلفی برداشت و فارغ از امتیازدهیها به مسائل استادان پرداخت تا جایی که جسارت عرضه فکر و اندیشه خودشان را داشته باشند و در مقام نقد قرار دهند و در این سو نقادان قوی برای پخته شدن بحثها بیایند. ارشدی تصریح کرد: فراهم آوردن زمینههای گفتوگو و مدیریت صحیح برای ایجاد بسترهای هماندیشی مطلوب، بهگونهای که خروجی این هم اندیشیها در انواع حکمرانی کشور دیده شود لازم است. این فرآیند باید تعریف شود، چه بسا بسیاری با این گمان که حرفهایشان شنیده نمیشود و بازخوردی ندارد، از گفتوگو و بیان آزاداندیشانه پرهیز میکنند. مهمترین آسیب گفتوگو، عدم نفوذ نتایج آن در ساختار است وی با بیان اینکه یکی از آسیبهای گفتوگو، بیتأثیر بودن گفتوگو و عدم نفوذ نتایج گفتوگو در ساختار است، ادامه داد: علاوه بر ریشههای فرهنگی انحصارگرایی درونی، میتوان عدم عرضه دانستههای اساتید و نخبگان را ناشی از نظام انگیزشی که از بیرون به استاد تحمیل شده دانست. گفتوگو نکردن با اینکه چقدر از گفتوگو کردن جواب یافتند، مرتبط است و رسانهها چقدر گفتوگوها را عرضه و دیدگاهها را دستهبندی کردند. همچنین بر نقش شبکههای اجتماعی هم در این انحصار باید توجه کرد تا محل نزاعها روشن شود. ارشدی اظهار کرد: گفتوگو تأثیرگذار است، اما این تأثیر آنی و زودهنگام نیست، موضوعاتی که در باب فسادستیزی و شفافسازی مطرح شده، برآیند گفتوگوهای این چنینی است، گاه انتظار زودبازدهی داریم، اما طبق منحنی کوهانی این گفتوگوها خودش را چندین سال بعد نشان خواهد داد، بنابراین فهمی که امروز نخبگان دارند، ۱۰ سال دیگر خودش را نشان خواهد داد، چنانکه روزی اقتصاد دولتی بود و ناکارآمدی آن مشخص شد و امروز تبدیل به گفتمان اقتصاد مردمی شده است. استادیار اقتصاداسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد با مقایسه مدل جدید کشور با چهار دهه عمر و مقایسه آن با طول عمر ۴۰۰ ساله غرب، بیان کرد: اگرچه خروجی کنونی، مدل مطلوب ما نیست، اما آنچه در ایجاد این تمدن اهمیت دارد، عالمپرور بودن آن است. دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با انتقاد از تقسیم استادان به آموزش و پژوهشمحور اظهار کرد: پژوهش باید پشتوانه آموزش باشد و آموزش، باید پژوهشمحور باشد، آنچه در تدریس ارائه میشود، نتیجه پژوهش استاد یا استادان باشد. استاد دانشگاه باید مسئله را از جامعه اخذ، پژوهش کند و محصول پژوهش خود را در کلاس آموزش دهد. وی خاطرنشان کرد: در ارزشیابی نیز باید این موضوع مورد توجه قرار گیرد که چه میزان از آموزش استاد، حاصل پژوهشهای خودش است. تعریف فرآیندی میان آموزش و پژوهش و ایجاد نسبت میان آنها ضروری است. دانشکده باید حاصل پژوهشکده باشد و در واقع پژوهشکدهها باید تولید رشته کنند. ارشدی در پاسخ به این پرسش که در جذب اساتید چه تغییراتی باید رخ دهد تا به فرم ایدهآل برسد، گفت: اگر استاد، دانشجوپرور باشد، تغییرات در بدنه ایجاد میشود. در جذب استاد، مهمترین پرسشهایی که باید از او پرسید این است که استاد چه محصولی را قرار است تولید کند، چهقدر میتواند این محصول را تضمین کند و چه نقشهایی برای محصول خود در نظر دارد؟ منبع: ایسنا دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با اعتقاد بر اینکه سیستم دانشگاه با نگاه مهندسی اداره میشود نه علوم انسانی، گفت: نگاه مهندسی، پروژهمحور است و دید شبکهای ندارد، اما علوم انسانی به علت ماهیت مسائلی که با آن روبهروست، دید شبکهای دارد؛ ایجاد دانشگاه و ساختار آن باید بر اساس معیارهای علوم انسانی شکل بگیرد و جای مدلسازی علوم انسانی در آموزش عالی خالی است. وحید ارشدی با بیان اینکه نهادسازی در هر جامعهای، متناسب با کارکردهای ویژه مورد نیازش صورت میگیرد که در جای خود مؤثر و ارزشمند است، اظهار کرد: اما هنگامیکه این نهادها که بر اساس نیازهای اجتماعی یک جامعه شکل گرفته، وارد جامعه دیگری میشود، اهداف شکلگیری نهاد در جامعه نخست ممکن است در جامعه دوم اتفاق نیفتد. وی ادامه داد: به عنوان مثال، ورود موبایل در جامعه صنعتی هنگامی رخ داد که رونق کسب و کار وجود داشت و تلفن ثابت از کارایی کافی برخوردار نبود، بنابراین افراد با هدف برآوردن نیاز ارتباطی در صنعت به گوشی همراه روی آوردند و متناسب با قابلیتهایی که داشت، بخشی از نیازهای آن جامعه را برطرف کرد، در عین حال همین دستگاه به جوامعی وارد شد که صنعتی نشده بودند و بیکاری در آن جامعه وجود داشت، بنابراین ورود این دستگاه به بیشتر شدن بیکاری دامن زد، یعنی عملاً تلفن همراه که با هدف تسریع ارتباطات در جوامع صنعتی به بازار آمد، در جوامع کمتر توسعهیافته از جمله موانع توسعه و ارتباط قرار گرفت. استادیار اقتصاد اسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد با ارائه مثال بانک که در یک جامعه غربی منفعتگرا شکل گرفته است، تصریح کرد: در واقع بانک در آن جامعه، نهادی با کارکرد بنگاهداری بوده که به جوامع اسلامی راه یافته است و حال که نمیتوان آن را حذف کرد، باید دید چه مدلهایی میتوان ارائه داد که از این نهاد در جهت اهداف کشور به صورت بهینه استفاده شود. سیستم دانشگاه با نگاه مهندسی اداره میشود دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه آنچه در موضوع دانشگاه به عنوان نهادی که از غرب به جامعه ما آمده و مهم به نظر میرسد، این است که چه کسانی برای دانشگاه مدلسازی میکنند، ادامه داد: مشکل اساسی این است که علوم انسانی، مدلسازی نمیکند، بلکه علوم مهندسی مدلسازی میکند و سیستم دانشگاه با نگاه مهندسی اداره میشود. نگاه مهندسی، پروژهمحور است و دید شبکهای ندارد، اما علوم انسانی به علت ماهیت مسائلی که با آن روبهروست، دید شبکهای دارد، اما آنچه بسیاری از نهادها را در جامعه جهتدهی میکند، نگاه مهندسی، پروژهای و نبود دید شبکهای است. ارشدی با تاکید بر اینکه ایجاد دانشگاه و ساختار آن باید بر اساس معیارهای علوم انسانی شکل بگیرد و جای مدلسازی علوم انسانی در آموزش عالی خالی است، خاطرنشان کرد: اما سیستم به گونهای است که نخبگان و بدنهای که باید بتوانند مسائل جامعه را حل کنند، در حوزه مهندسی و پروژهمحور رشد یافتهاند و در شناختشان نسبت به نهادهایی که قرار است روابط انسانی را شکل دهند، نگاه پروژهای دخالت میکند و در عمل، فرآیندهای بلندمدت و نگاههای بینبخشی جایگاه جدی ندارد. وی با بیان اینکه چه کسانی سازندگان فرآیندهای حوزههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هستند، گفت: این مورد خطای سیستم است و با اینکه رشته سیاستگذاری علم وجود دارد، اما وزیر از رشته شیمی انتخاب میشود که با این کار هزینههای سیستم در رشته سیاستگذاری علم، بیبازده میشود. دانشگاهها مساله محور رشد نکردهاند این استاد دانشگاه درباره اینکه چرا دانشگاه به هدف خود نرسیده است، بیان کرد: علت، مسئلهمحور رشد نکردن دانشگاهها است، بهگونهای که بتوانند مسائل جامعه را حل کنند، البته نمیتوان نقش آموزش عالی را در پرورش موفق انسانهایی که در جایگاههای مختلف در حال ایفای نقش هستند، نادیده گرفت، اما پرسش اینجاست که آیا آنها در ایفای نقش خویش، درست عمل کردهاند؟ چگونه است که جامعه با مسائل عدیده اجتماعی روبهرو است و تعادل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جامعه برقرار نیست و چرا این ساخت، نتوانسته فرهنگ و اقتصاد کشور را به سامان برساند. استادیار اقتصاد اسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به ارزان بودن علوم انسانی در کشور و مقایسه آن با غرب، اظهار کرد: ورود و خروج ارزان دانشجو به این حوزه، ضرورت تغییر نگاه به این حوزه را تأیید میکند، اما در غرب، صنایع، کشاورزی و تکنولوژی، بنیانهای علوم انسانی دارد و علوم انسانی پشتوانه دیگر بخشهاست و البته که در غرب، علوم انسانی، دانش ارزانی نیست. نهادسازی صحیحی برای حکمرانی اعتراضات شکل نگرفته است وی در بخش دیگری از سخنانش با مطرح کردن این پرسش که چرا اعتراض به اغتشاش تبدیل میشود، خاطرنشان کرد: زیرا فرد، تصوری از اینکه رفتارش چه اثری بر امنیت میگذارد، ندارد، البته که نهادسازی درستی برای حکمرانی اعتراضات هم شکل نگرفته است، بنابراین به نظر میرسد ریشه بسیاری از مسائلی که امروز با آن روبهرو هستیم، فردگرایی است. سبک زندگی جامعه امروز، اجتماعی نیست و فردگرایی حاکم است که فردگرایی نوعی بنیان و نظریه فلسفی است که در تکنولوژی نیز بروز و ظهور یافته است. ارشدی با اشاره به این نظریه که بسیاری معتقدند تغییر بنیانهای فکری، بر خروجی تکنولوژی نیز اثرگذار است، اظهار کرد: باید تحلیل شود علوم انسانی مبتنی بر رویکردهای دینی و آموزههای اسلامی چگونه باید مطرح و تبیین شود و باید دید در این شرایط و برای حل مسائل، سیستم چقدر حاضر است برای علوم انسانی هزینه کند. چقدر به کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی بها دهد و چقدر آدمهایی که قرار است در این سیستم صحبت کنند، اعتماد به نفس دارند تا این گفتوگو شکل گیرد و به سمت دانشکدههای قوی علوم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برود. دانشگاهها نیرویی که اقتصادخوان است تربیت میکنند نه اقتصاددان وی با اشاره به اینکه سیستم، دانشجویان را سطحی و نه اندیشهای بار آورده است، بیان کرد: امروز با جامعهای مواجه هستیم که به شدت دیدگاه غرب را پذیرفته و حاضر نیست ایرادهای آن را ببیند، زیرا به آن میزانی که در دانشگاهها، به عنوان مثال اقتصادخوان تربیت میشود، اقتصاددان تربیت نمیشود و دانشگاه، اندیشهای که فکر کند و بگوید سیر تاریخی اندیشه از کجاست و در چه بستری شکل گرفته است را تربیت نمیکند. دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه دانشجو نباید احساس کند که اجازه حرف زدن ندارد، افزود: دانشجویان اطلاعات دارند، اما از تحلیل میترسند. برخی اصول تحلیل را نمیدانند، اما همین که دانشجو قدرت بیان حرفهایش را داشته باشد، کافی است. دانشگاه باید برای دانشجویانی که در این سیستم میگویند و مینویسند، ارزش قائل شود و در صورت لزوم در شناسایی متغیرهای تحلیل او را مدیریت کند. وی در تحلیل خروجی ساختار دانشگاه با اشاره به بسترهای زمینهای، عوامل علّی و مداخلهگر در نهاد دانشگاه ابراز کرد: دانشگاه با خروجی نهاد آموزشوپرورش از یکسو و از سوی دیگر نهاد خانواده که بعضاً دچار آسیبهای اجتماعی شدند و همچنین اساتیدی که تحصیلکرده در دانشگاههای خارج از ایران هستند و شناخت درست و دقیقی از شرایط موجود ندارند، مواجه است. بنابراین دانشگاه، نهادی برآیند عوامل انسانی، نظام انگیزشی، اهمیت و ضریب دادن به برخی رشتهها و حافظهمحوری به جای اندیشهمحوری است. نظام انگیزشی برای مسالهمحور بودن استاد و دانشجو ایجاد نکردیم ارشدی با انتقاد از شیوه مقالهنویسی مرسوم و نوع امتیازدهی به استادان تصریح کرد: نظام انگیزشی، شیوع چنین رویههایی را موجب شده، حال آنکه به حل مسائل داخلی کشور فکر نشده است. واقعیت، فراتر از دانشگاه در حال اتفاق است و بسیاری از مسائل در جامعه وجود دارد که دانشگاه راهحلی برای آن نیافته است. وی با طرح این پرسش که چه میزان از خروجی دانشگاه، مسئلهشناس هستند و متغیرهای زمینهای و اصلی را میشناسند، اضافه کرد: سیستم، نظام انگیزشی برای مسئلهمحور بودن استاد و دانشجو ایجاد نکرده است. استادیار اقتصاد اسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در پاسخ به علت عدم استفاده سیستم از خروجی دانشگاه، خاطرنشان کرد: در دفاع از پایاننامه به جای اختصاص یک نمره به مقاله، یک نمره به شیوه دفاع از پایاننامه در رسانه اختصاص داده شود، جایی که سیستم بتواند رساله دانشجو را نقد کند و موضوعی برای رساله بعدی او تعیین کند. همچنین مشاوران پایاننامهها و رسالهها از دستگاههای اجرایی انتخاب شوند. کمفایده بودن خروجی دانشگاه به مرجعیت آن آسیب رسانده است ارشدی در پاسخ به این پرسش که چرا دانشگاه مرجعیت خودش را از دست داده است، گفت: تقاضاکننده دانشگاه احساس منفعت نکرده است و درصد کمی از خروجی دانشگاه مورد استفاده صنعت، کشاورزی و خدمات قرار گرفته، لذا برای حل مسئله به دانشگاه مراجعه نمیکنند، زیرا از محصول دانشگاه سودی ندیدهاند، بنابراین کمفایده بودن خروجی دانشگاه به مرجعیت آن آسیب رسانده است. وی با تأکید بر ضرورت شناسایی مخاطب در رسالهها، بیان کرد: باید برای هر رساله نظری و کاربردی، دستگاه اجرایی مشخص شود و تا زمانی که موضوع، مورد تأیید آن دستگاه قرار نگیرد، دانشجو به سراغ موضوع نرود، البته در این زمینه نهادسازیهایی صورت گرفته، اما هنوز کارآمد نشده، زیرا خروجی دانشگاه، مدرکمحور و استاد هم به دنبال طی مدارج و ارائه مقالات است. ارشدی با اشاره به جنبشهای فکری شکلگرفته میان اساتید برای حل مسائل اجتماعی و تغییر و تحول در نظام ارزشیابی، بیان کرد: با توجه به ظرفیتهای مختلف اساتید در حوزههای مختلف و ایجاد حق انتخاب برای ورود به حوزههای مورد علاقه و یکسانسازی نظام امتیازدهی، ضروری است سیاستگذاران در این زمینه از حوزههای مختلف شرکت کنند. ایجاد تعادل میان رشتهها و رسیدن به فرمولی که بتواند ظرفیت تمامی اساتید را در رشتههای مختلف فعال کند، اهمیت دارد و اینکه چگونه این بازیگران در کنار هم قرار بگیرند که بتوانند به آن فرمول برسند، نیز اهمیت ویژهای دارد. ضرورت اصلاح نظام ارزشیابی اساتید دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه کسی که به مرتبه استاد تمام میرسد، باید قدرت نظریهپردازی داشته باشد، اظهار کرد: متأسفانه در نوع مدلسازی کنونی، شاخصهای برای سنجش این توانایی نیست و بعضاً مدارج تنها به واسطه ارائه مقالات طی میشود و نه لزوماً توانایی در نظریهپردازی. وی ادامه داد: نظام ارزشیابی استادان، مهمترین نظامی است که باید اصلاح شود. استادان دانشگاه، ظرفیتهای مختلفی دارند و اکنون مهارت حل مسئله برای ما اهمیت دارد، اگرچه مقالات نیز در جای خود مهم هستند و اگر استادی بتواند حل مسئله را به مقاله تبدیل کند، باید برای وی امتیازی لحاظ شود، اما در صورت حل مسئله نیز امتیازی به وی برای تلاشش، لحاظ میشود. استادیار اقتصاد اسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به مسائلی که امروز در کشور وجود دارد، از جمله توزیع بی حدواندازه، ناعادلانه و عدم مدیریت صحیح منابع مالی، بیان کرد: دانشگاه در خصوص حل این مسائل چه کرده است. عدم ارتباط دانشگاه با جامعه و اینکه اساتید صرفاً مشغول تولید و نشر مقالات طبق استانداردهایی مشخص هستند، موجب شده خروجی دانشگاه که فارغالتحصیلان هستند محصول خوبی نباشد. ارشدی در خصوص ضرورت راهاندازی کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاه، تصریح کرد: کرسیهای آزاداندیشی به زمینههای آموزشی و تربیتی نیاز دارد و آنچه در این موضوع اهمیت دارد، ایجاد مصونیت قضایی برای کسانی است که صحبت میکنند، نظریهپرداز و منتقد هستند و اینکه بدون بیاحترامی به شخصیتها، تنها نظرها نقد شوند که خروجی آن یادگیری و توانا شدن بر نقد سازنده است. وی گفت: تفاوت کرسیهای آزاداندیشی با دیگر نشستهای مشابه این است که در مرحله توصیف و نقد باقی نمیماند، بلکه به راهحل و ارائه نظریه میاندیشد. در کرسی آزاداندیشی قرار است اندیشهها برای حل مسئله آزادانه بیان شود، یعنی فضا، بهگونهای باید رقم بخورد که همه حاضر باشند و بشنوند که کسی درباره حل مسئله چه نظری میدهد و در این نوع آزاداندیشی، هنگام حل مسئله حرمتها شکسته نخواهد شد، بلکه رفتارها و گفتارها نقد میشوند. دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: شکلگیری اتاق فکر با اساتید از جریانهای مختلف سیاسی و جوان که راحتتر بتوانند با نسل نو ارتباط برقرار کنند، از جمله رویکردهای ما است، پس از شناسایی مسائلی همچون ناامیدی و احساس بیعدالتی که دغدغه همگانی است و یا موضوعاتی چون فقر و آسیبهای اجتماعی باید زمینههایی ایجاد کرد که اینگونه مسائل به مسئله استاد در جامعه تبدیل شود. وی افزود: به نظر میرسد باید قدمهای مختلفی برداشت و فارغ از امتیازدهیها به مسائل استادان پرداخت تا جایی که جسارت عرضه فکر و اندیشه خودشان را داشته باشند و در مقام نقد قرار دهند و در این سو نقادان قوی برای پخته شدن بحثها بیایند. ارشدی تصریح کرد: فراهم آوردن زمینههای گفتوگو و مدیریت صحیح برای ایجاد بسترهای هماندیشی مطلوب، بهگونهای که خروجی این هم اندیشیها در انواع حکمرانی کشور دیده شود لازم است. این فرآیند باید تعریف شود، چه بسا بسیاری با این گمان که حرفهایشان شنیده نمیشود و بازخوردی ندارد، از گفتوگو و بیان آزاداندیشانه پرهیز میکنند. مهمترین آسیب گفتوگو، عدم نفوذ نتایج آن در ساختار است وی با بیان اینکه یکی از آسیبهای گفتوگو، بیتأثیر بودن گفتوگو و عدم نفوذ نتایج گفتوگو در ساختار است، ادامه داد: علاوه بر ریشههای فرهنگی انحصارگرایی درونی، میتوان عدم عرضه دانستههای اساتید و نخبگان را ناشی از نظام انگیزشی که از بیرون به استاد تحمیل شده دانست. گفتوگو نکردن با اینکه چقدر از گفتوگو کردن جواب یافتند، مرتبط است و رسانهها چقدر گفتوگوها را عرضه و دیدگاهها را دستهبندی کردند. همچنین بر نقش شبکههای اجتماعی هم در این انحصار باید توجه کرد تا محل نزاعها روشن شود. ارشدی اظهار کرد: گفتوگو تأثیرگذار است، اما این تأثیر آنی و زودهنگام نیست، موضوعاتی که در باب فسادستیزی و شفافسازی مطرح شده، برآیند گفتوگوهای این چنینی است، گاه انتظار زودبازدهی داریم، اما طبق منحنی کوهانی این گفتوگوها خودش را چندین سال بعد نشان خواهد داد، بنابراین فهمی که امروز نخبگان دارند، ۱۰ سال دیگر خودش را نشان خواهد داد، چنانکه روزی اقتصاد دولتی بود و ناکارآمدی آن مشخص شد و امروز تبدیل به گفتمان اقتصاد مردمی شده است. استادیار اقتصاداسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد با مقایسه مدل جدید کشور با چهار دهه عمر و مقایسه آن با طول عمر ۴۰۰ ساله غرب، بیان کرد: اگرچه خروجی کنونی، مدل مطلوب ما نیست، اما آنچه در ایجاد این تمدن اهمیت دارد، عالمپرور بودن آن است. دبیر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد با انتقاد از تقسیم استادان به آموزش و پژوهشمحور اظهار کرد: پژوهش باید پشتوانه آموزش باشد و آموزش، باید پژوهشمحور باشد، آنچه در تدریس ارائه میشود، نتیجه پژوهش استاد یا استادان باشد. استاد دانشگاه باید مسئله را از جامعه اخذ، پژوهش کند و محصول پژوهش خود را در کلاس آموزش دهد. وی خاطرنشان کرد: در ارزشیابی نیز باید این موضوع مورد توجه قرار گیرد که چه میزان از آموزش استاد، حاصل پژوهشهای خودش است. تعریف فرآیندی میان آموزش و پژوهش و ایجاد نسبت میان آنها ضروری است. دانشکده باید حاصل پژوهشکده باشد و در واقع پژوهشکدهها باید تولید رشته کنند. ارشدی در پاسخ به این پرسش که در جذب اساتید چه تغییراتی باید رخ دهد تا به فرم ایدهآل برسد، گفت: اگر استاد، دانشجوپرور باشد، تغییرات در بدنه ایجاد میشود. در جذب استاد، مهمترین پرسشهایی که باید از او پرسید این است که استاد چه محصولی را قرار است تولید کند، چهقدر میتواند این محصول را تضمین کند و چه نقشهایی برای محصول خود در نظر دارد؟ منبع: ایسنا نظر شما ارسال