Compartir en Telegram مدیر اخبار دوشنبه ۱۴۰۱/۰۶/۱۴ | ۱۷:۰۷ ۳۶۶ بازدید نقش پیادهروی اربعین در جریان جهانیشدن به همت دانشگاه علامه طباطبایی پنجمین همایش بین المللی اربعین به صورت حضوری و مجازی برگزار شد، دکتر سیدسعید زاهد زاهدانی رئیس جامعه شناس، رئیس پژوهشکده تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی و استاد دانشگاه شیراز در این همایش به ارائه مقاله خود پرداخت که در ادامه چکیده آن از نظر شما می گذرد: راهپیمائی اربعین یک پدیده تاریخی و جهانی است. در این مقاله تلاش می شود نقش پیاده روی اربعین که سالهاست برقرار میباشد، در مقیاس جهانی و در جریان جهانی شدن مورد تحلیل قرار گیرد. در این مقاله نگاه ما درون دینی است و نظریه تاریخی مان این است که تاریخ از تقابل حق و باطل به وجود می آید. از ابتدای به وجود آمدن بشر طبق کتب دینی حضرت آدم و حوا خلق شدند و انسانهای پراکنده شده روی زمین از نسل این دو می باشند. تحولات پیش برندۀ تاریخ را پیامبران و صالحین رقم زده اند. با ظهور یک پیامبر و یا انسان صالحی که قصد اصلاح داشته و بشر را به خیر دعوت کرده است، عده ای در مقابل او گردن کشی کرده یا آنان را به قتل رسانده اند یا به نحو دیگری موجب درگیری حق و باطل شده اند. همین درگیری ها، حق را در تاریخ تثبیت کرده و باطل را مورد لعن قرار داده است. در پیگیری سلسلۀ صالحین خیر خواه بشر به پیامبر اسلام، حضرت علی علیه السلام و فرزند ایشان، امام حسین علیه السلام می رسیم. در روز عاشورای سال شصت و یک هجری قمری امام حسین علیه السلام و یارانشان در مقابل رهبر باطل جهان آن زمان، یعنی یزید قرار می گیرند و در نتیجۀ این درگیری صحنه ای خلق می شود که تاکنون با این وسعت و کیفیت در تاریخ نظیر نداشته و از خاطره ها زدوده نشده است. شهدای کربلا با تمام وجود خود ثابت کردند که بی چون و چرا تابع حقند و در مقابل آنان لشکریان یزید ثابت کردند که در منتها درجۀ باطل زمان خود قرار دارند. این تقابل حق و باطل امروز به تابلوئی نورانی تبدیل شده است. از آن سال به بعد در سالگرد اربعین آن شهادت ها، که اولین بار زیارت کربلا توسط جابر ابن عبدالله انصاری صورت گرفته است، حق طلبان زمانه از همه جا پای پیاده به زیارت کربلا می روند. طی این مسیرها تا قبل از تشکیل دولت جمهوری اسلامی در ایران حادثه ای مذهبی و فرهنگی دیده می شد و نیرو های باطل جهان سعی در نادیده گرفتن آن داشتند. اما بعد از تشکیل دولت اسلامی با رهبری نایب امام زمان علیه السلام این راهپیمائی بعد سیاسی یافته است. امروز راهپیمائی اربعین نقش راهپیمائی های شکل گرفته در سال های منجر به بهمن پنجاه و هفت در ایران را در مقیاس جهانی بازی می کنند. این راه پیمائی های سالانه طرفداران حق را در مقابل نیروهای مستقر در و تحت حمایت دولت های باطل جهان قرار داده ونماد مقاوت حق در مقابل باطل است. با توجه به رویکرد جهانی شدن در جهان امروز، به نظر می رسد تداوم آن، به فضل الهی، می تواند منجر به زوال باطل در مقیاس جهانی شود. اگر این راه پیمائی ها را مانند انقلاب اسلامی یک جنبش اجتماعی در نظر بگیریم طبق نظریۀ زاهد دارای سه رکن زمینۀ اجتماعی، کنش گران و رفتارهای آنان و مرام یا ایدئولوژی می باشد. رهبر این جنبش امام حسین (ع) هستند، که با دمیدن عشق خود به جانب داری از حق که در مکتب اسلام متجلی است، در دل طرفداران خود، تظاهر کنندگان را به میدان می کشانند. حلقۀ اول یا توزیع کنندگان این جنبش علمائی هستند که ماجرای کربلا را شرح و بسط می دهند و منظور از قیام آن امام همام را به مردم می رسانند. کسانی که در راهپیمائی شرکت می کنند تظاهر کنندگان هستند. زمینۀ اجتماعی این جنبش، جهان سلطه جوی مدرن است. تمدن مدرن در آخرین حلقۀ سلطه جوئی خود نظریۀ جهانی شدن را مطرح کرده و همۀ انسان های روی کرۀ زمین را به سمت سبک زندگی خود می کشاند. کسانی که در مقابل این سبک زندگی کاملاً مادی که همه چیز را با پول ارزش گذاری می کنند، ایستاده و با کنار گذاشتن محوریت پول، با پذیرائی مجائی از زائران در سددند تا سبک نوینی از زندگی اجتماعی را تحت ایدئولوژی اسلامی با رویکرد ازخودگذشتگی و ایثار امام حسین(ع) و یارانشان به دنیا معرفی کنند، با این امید که این سبک زندگی جای گزین نظام ماده گرای فعلی شود. به همت دانشگاه علامه طباطبایی پنجمین همایش بین المللی اربعین به صورت حضوری و مجازی برگزار شد، دکتر سیدسعید زاهد زاهدانی رئیس جامعه شناس، رئیس پژوهشکده تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی و استاد دانشگاه شیراز در این همایش به ارائه مقاله خود پرداخت که در ادامه چکیده آن از نظر شما می گذرد: راهپیمائی اربعین یک پدیده تاریخی و جهانی است. در این مقاله تلاش می شود نقش پیاده روی اربعین که سالهاست برقرار میباشد، در مقیاس جهانی و در جریان جهانی شدن مورد تحلیل قرار گیرد. در این مقاله نگاه ما درون دینی است و نظریه تاریخی مان این است که تاریخ از تقابل حق و باطل به وجود می آید. از ابتدای به وجود آمدن بشر طبق کتب دینی حضرت آدم و حوا خلق شدند و انسانهای پراکنده شده روی زمین از نسل این دو می باشند. تحولات پیش برندۀ تاریخ را پیامبران و صالحین رقم زده اند. با ظهور یک پیامبر و یا انسان صالحی که قصد اصلاح داشته و بشر را به خیر دعوت کرده است، عده ای در مقابل او گردن کشی کرده یا آنان را به قتل رسانده اند یا به نحو دیگری موجب درگیری حق و باطل شده اند. همین درگیری ها، حق را در تاریخ تثبیت کرده و باطل را مورد لعن قرار داده است. در پیگیری سلسلۀ صالحین خیر خواه بشر به پیامبر اسلام، حضرت علی علیه السلام و فرزند ایشان، امام حسین علیه السلام می رسیم. در روز عاشورای سال شصت و یک هجری قمری امام حسین علیه السلام و یارانشان در مقابل رهبر باطل جهان آن زمان، یعنی یزید قرار می گیرند و در نتیجۀ این درگیری صحنه ای خلق می شود که تاکنون با این وسعت و کیفیت در تاریخ نظیر نداشته و از خاطره ها زدوده نشده است. شهدای کربلا با تمام وجود خود ثابت کردند که بی چون و چرا تابع حقند و در مقابل آنان لشکریان یزید ثابت کردند که در منتها درجۀ باطل زمان خود قرار دارند. این تقابل حق و باطل امروز به تابلوئی نورانی تبدیل شده است. از آن سال به بعد در سالگرد اربعین آن شهادت ها، که اولین بار زیارت کربلا توسط جابر ابن عبدالله انصاری صورت گرفته است، حق طلبان زمانه از همه جا پای پیاده به زیارت کربلا می روند. طی این مسیرها تا قبل از تشکیل دولت جمهوری اسلامی در ایران حادثه ای مذهبی و فرهنگی دیده می شد و نیرو های باطل جهان سعی در نادیده گرفتن آن داشتند. اما بعد از تشکیل دولت اسلامی با رهبری نایب امام زمان علیه السلام این راهپیمائی بعد سیاسی یافته است. امروز راهپیمائی اربعین نقش راهپیمائی های شکل گرفته در سال های منجر به بهمن پنجاه و هفت در ایران را در مقیاس جهانی بازی می کنند. این راه پیمائی های سالانه طرفداران حق را در مقابل نیروهای مستقر در و تحت حمایت دولت های باطل جهان قرار داده ونماد مقاوت حق در مقابل باطل است. با توجه به رویکرد جهانی شدن در جهان امروز، به نظر می رسد تداوم آن، به فضل الهی، می تواند منجر به زوال باطل در مقیاس جهانی شود. اگر این راه پیمائی ها را مانند انقلاب اسلامی یک جنبش اجتماعی در نظر بگیریم طبق نظریۀ زاهد دارای سه رکن زمینۀ اجتماعی، کنش گران و رفتارهای آنان و مرام یا ایدئولوژی می باشد. رهبر این جنبش امام حسین (ع) هستند، که با دمیدن عشق خود به جانب داری از حق که در مکتب اسلام متجلی است، در دل طرفداران خود، تظاهر کنندگان را به میدان می کشانند. حلقۀ اول یا توزیع کنندگان این جنبش علمائی هستند که ماجرای کربلا را شرح و بسط می دهند و منظور از قیام آن امام همام را به مردم می رسانند. کسانی که در راهپیمائی شرکت می کنند تظاهر کنندگان هستند. زمینۀ اجتماعی این جنبش، جهان سلطه جوی مدرن است. تمدن مدرن در آخرین حلقۀ سلطه جوئی خود نظریۀ جهانی شدن را مطرح کرده و همۀ انسان های روی کرۀ زمین را به سمت سبک زندگی خود می کشاند. کسانی که در مقابل این سبک زندگی کاملاً مادی که همه چیز را با پول ارزش گذاری می کنند، ایستاده و با کنار گذاشتن محوریت پول، با پذیرائی مجائی از زائران در سددند تا سبک نوینی از زندگی اجتماعی را تحت ایدئولوژی اسلامی با رویکرد ازخودگذشتگی و ایثار امام حسین(ع) و یارانشان به دنیا معرفی کنند، با این امید که این سبک زندگی جای گزین نظام ماده گرای فعلی شود. نظر شما ارسال