امروز پنج شنبه 1403/09/01
Skip to main content
×

هشدار

اجزای کامپوننت را به یک آیتم منو اختصاص بدهید

سومین همایش «علوم انسانی قرآن بنیان (در مبانی و آرای علمی علامه طباطبایی)» دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ از سوی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

عبدالله معتمدی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی، در این همایش به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

سومین همایش «علوم انسانی قرآن بنیان (در مبانی و آرای علمی علامه طباطبایی)» دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ از سوی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

عبدالله معتمدی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی، در این همایش به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

رسیدن به علوم انسانی قرآن بنیان کار دشواری است و باید مسیری طولانی در این راستا طی شود و همچنین نیازمند توجه عالمانه هستیم که دچار ملامت‌هایی نشویم که پاسخی هم برای آنها نداشته باشیم اما این مسیری است که باید آن را طی کنیم و حتماً به نتیجه خواهیم رسید. علوم انسانی امروز نقاط ضعف و قوتی دارد. نقطه قوتش این است که تنومند است و ریشه در تاریخ چند صد ساله غرب دارد، عقیم نیست و مرتباً زایش دارد. علوم انسانی در غرب در پاسخ به اقتضائات اجتماعی آنجا شکل گرفته و متناسب با مسائل آنجا و در چارچوب سیستماتیک حرکت کرده و دارای منطق و استدلال است.

معایب علوم انسانی غربی

اما علوم انسانی غربی دارای نقطه ضعف‌هایی است و در همین راستا ما از علوم انسانی قرآن‌بنیان صحبت می‌‌کنیم و شاید یکی از مشکلات آن همین وارداتی بودن است چون این علوم در غرب شکل گرفته و با بستر فرهنگی ایران و به طور کلی جوامع غیرغربی بیگانه است و امروزه تمام گرایشات و تحقیقات علمی، عمومی بودن علوم غربی را زیر سؤال برده‌اند.

مشکل دیگر علوم انسانی غربی این است که مبتنی بر مبانی معرفتی و جهان‌بینی مادی‌گرایانه است و بر اساس همین مبانی معرفتی است که دیدگاه‌های پوزیتیویستی مطرح می‌‌شود و در این رویکرد، انسان هم مانند سایر پدیده‌های دیگر همانند اشیاء قابل مطالعه قلمداد می‌شود و بر اساس این دیدگاه، اصلی‌ترین راهکار نیز راهکارهای آزمایشی است که شاید بخشی از مشکل را حل می کند اما مشکلات دیگری را ایجاد می‌کند.

رویکردهای تفسیری که در غرب ایجاد شد نیز همچنان با محدودیت مواجه هستند و این نقطه ضعفی برای علوم غربی است. مشکل دیگر این است که علوم غربی به دلیل خاستگاهی که دارند با جوامع دیگر بیگانه هستند و در نتیجه اثربخشی آنها در جوامع دیگر پائین می‌‌آید و ترویج آنها منجر به نوعی از خودبیگانگی و اختلال در هویت ملی جوامع غیر غربی می‌شود. ایراد دیگر این است که این علوم فاقد جامعیت نسبت به انسان هستند و وجوه و ساحت‌های مختلف انسان را مد نظر قرار نداده‌اند.

لوازم بهره‌مندی از علوم انسانی قرآن‌بنیان

شاید یکی دیگر از عیوب علوم انسانی غربی، خُردنگری‌های افراطی است. از سوی دیگر این علوم ساحت‌های مختلفی از انسان را بدون توجه گذاشته‌اند و مثلاً درباره غیب یا نقش خداوند در افعال و رفتار انسان‌ها اظهارنظری نکرده‌اند لذا خودشان را از یک بخش معرفتی محروم کرده‌اند. اگر بخواهیم به علوم انسانی قرآن‌بنیان برسیم باید خصوصیاتی را برای آن مد نظر قرار دهیم. یکی از نگاه‌هایی که در علوم انسانی قرآن بنیان باید وجود داشته باشد جامعیت در ساحت‌ها است که در اندیشه غربی مورد توجه قرار نگرفته است در این‌صورت از متدولوژی‌های موجودی که برخی از ساحت‌های مادی انسان را مورد مطالعه قرار می‌دهد نیز نباید غافل شویم.

نکته خیلی مهم ابتنای علوم انسانی قرآنی بر اساس مبانی هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی است که از قرآن می‌گیریم. یکی دیگر از نتایج علوم انسانی قرآن بنیان، گسترش، برجسته کردن و ظهور عقل است که علوم انسانی غربی از آن غفلت کرده است. اقتضای دیگر علوم انسانی قرآن بنیان این است که یک منظومه و هندسه رفتاری جامعی را از انسان داشته و ارتباط انسان با خداوند و دیگران را بر اساس علوم انسانی قرآن بنیان تعریف کنیم تا از مزایای آن بهره‌مند شویم. همچنین علوم انسانی قرآن‌بنیان به ما کمک می‌کند بر اساس معارف اسلامی، زایش علمی داشته و حوزه‌های جدید تفکر را ایجاد کنیم.

نیازمند تحولات درونی هستیم

حجت‌الاسلام والمسلمین حسام‌الدین خلعتبری، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این همایش به سخنرانی پرداخت و گفت: از دیدگاه قرآن، علم حقیقتی است که از وجود پاک انسان می‌جوشد لذا مرکز تمام صفات حسنه باید پاک باشد در غیر این‌صورت علم نافع ایجاد نمی‌شود و انسان به کمال نمی‌رسد. آن چیزی که علامه طباطبایی به عنوان مفسر قرآن به دنبال آن است همین نکته مهم است که خود را پاک کند لذا می‌‌تواند اندیشه‌های ارزنده‌ای به جامعه ارائه دهد. ما نیازمند تحولات درونی هستیم همانگونه که تحول در درون علامه طباطبایی ایجاد شد و توانست کارهای بزرگی به منصه ظهور برساند. ما نیازمند اندیشمندانی خالص هستیم که برای خدا کار کنند و در این راستا باید بررسی کنیم که دانشگاه چگونه می‌‌تواند چنین افرادی را تربیت کند.

مبنای تحولی اندیشه‌های علامه طباطبایی

خلعتبری ادامه داد: هر کاری که علامه طباطبایی انجام داد از جمله تفسیر قرآن، مبنای تحولی داشت. ایشان زمان را به خوبی درک کرده بود و به همین علت توانست با اندیشه‌هایی که ارائه داد نقش موثری هم در انقلاب اسلامی ایجاد کند. کتاب‌های مختلفی همانند «نهایة الحکمه» و «بدایة الحکمة» و «اصول فلسفه و روش رئالیسم» دارند که پایه‌های محکم فلسفی دارد و افرادی همانند مرحوم شهید مطهری، شهید بهشتی، علامه مصباح یزدی و آیت‌الله جوادی آملی در این بستر رشد کرده‌اند.

رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: ما باید به آینده فکر کنیم در این‌صورت امروز بنایی را می‌‌سازیم که در فرداها از آن استفاده خواهیم کرد و یکی از کارها برگزاری چنین همایش‌هایی است که مبنای آن قرآن است که اگر اندیشمندان ما به خطاناپذیری آن ایمان داشته باشند آنگاه است که آثار وجودی این کتاب، همه جهان را روشن خواهد کرد.

نخستین و مهم‌ترین منبع تحول

ابوالقاسم فاتحی، مسئول پژوهشکده تحول در علوم انسانی نیز در این همایش سخنرانی کرد و گفت: درباره علوم انسانی قرآن‌بنیان باید گفت آن چیزی که حاصل تجربه زیسته و دانشی ماست این است که قرآن کلامی است که می‌خواهد انسان را در مسیر عوالم پنج‌گانه شامل عالم الست، بطن، دنیا، برزخ و آخرت، متناسب با آن عالم و جهانی که در آن وجود دارد هدایت کند و در مسیر رشد قرار دهد چراکه قرآن کریم، نخستین و مهم‌ترین منبع تحول و انسان نیز نخستین سوژه است که می‌خواهد در مسیر معاد قرار گیرد. همچنین دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه می‌‌خواهند دانش‌های جدید تولید کرده و به اتفاق هم به علوم انسانی مبنامند برسند. منظور از مبنامندی هم بنا شدن مبانی هستی‌شناسی و معرفت‌شناسیِ قرآن بنیان است.

اهمیت مراجعه به تاریخ

وی ادامه داد: در این راستا نیازمند توجه به چند نکته هستیم یکی اینکه حتماً باید در تولید اندیشه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قرآن‌محور دیرینه شناسی کرده و به تاریخ اندیشه‌سازی در غرب و اسلام توجه کنیم چون اگر می‌خواهیم با جهان مواجهه منطقی داشته باشیم شرط اول این است که زبان آنها را بدانیم. این همان کاری است که امثال فارابی و علامه طباطبایی انجام دادند تا مشخص کنند کجا باید غرب را بپذیریم، کجا باید نقد کنیم و کجا باید به دنبال تأسیس علوم جدید باشیم لذا حتماً باید غرب‌‌‌‌شناسی را از ابعاد علمی و فلسفی مورد توجه قرار دهیم.

مسئول پژوهشکده تحول در علوم انسانی یادآور شد: مسئله دیگر این است که علاوه بر شناخت غرب باید تولید علمی هم داشته باشیم. البته در اینجا نمی‌خواهیم چرخ را دوباره اختراع کنیم بلکه این چرخ باید متناسب با محیط بومی ما بازنمایی شود چراکه اگر این اتفاق رخ ندهد و چرخ علمی غرب را در ریل خودمان قرار دهیم به تولید علم نمی‌رسیم لذا برای تولید علوم انسانی قرآن‌بنیان باید میراث گذشته خود و میراث پانصد سال اخیر غرب و هم مسائل خود را به خوبی بشناسیم.

 

نظر شما

captcha