امروز شنبه 1403/09/03
Skip to main content
×

هشدار

اجزای کامپوننت را به یک آیتم منو اختصاص بدهید

مراسم افتتاحیه ششمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی، با حضور و سخنرانی محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی و تعدادی از اندیشمندان و صاحب‌نظران در سالن همایش‌های بین‌المللی سازمان صدا و سیما برگزار شد.

مراسم افتتاحیه ششمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی، با حضور و سخنرانی محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی و تعدادی از اندیشمندان و صاحب‌نظران در سالن همایش‌های بین‌المللی سازمان صدا و سیما برگزار شد.

غلامعلی حداد عادل رییس شورای تحول در علوم انسانی در مراسم افتتاحیه این کنگره ضمن تشکر از برگزارکنندگان جلسه گفت: این اقدامات را نشانه اهمیت علوم انسانی و وجود حساسیت نسبت به علوم انسانی در انقلاب اسلامی و کشور ایران می دانم.

وی ادامه داد: ۱۲ سال است که مسئولیت شورای تحول علوم انسانی و ارتقای علوم انسانی با تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارم. مناسب دیدم که در اینجا به ارایه گزارشی کلی از آنچه که تاکنون صورت گرفته است را بیان و به بعضی از لوازم کار و بایسته‌های تحول تاکید کنم.

رییس شورای تحول خاطر نشان کرد: نوشتن مقاله، سخنرانی کردن، برگزاری همایش، تالیف کتاب مهم هستند اما برای تحقق تحول در علوم انسانی کافی نیست؛ آنچه مهم است رسیدن از نظر به عمل و پر کردن فاصله میان نظر تا عمل است و این موضوع احتیاج به مدیریت دارد.

وی ادامه داد: شورای تحول علوم انسانی در نیمه دوم سال ۸۸ به تصویب رسید و در اواخر همان سال با ترکیبی که شورای عالی انقلاب فرهنگی معین کرده بود و با اختیارات خوب کار خود را آغاز کرد. شورا در این ۱۲ سال تاکنون ۲۰۵ جلسه داشته است و هر دو هفته یکبار یک جلسه برگزار کرده است.

وی افزود: ما در آغاز به این نتیجه رسیدیم که تحول درعلوم انسانی را باید به دست استادان دانشگاه‌ها که به علوم انسانی اسلامی اعتقاد دارند، بسپاریم یعنی یک شورای حداکثر ۲۰ نفری قادر نخواهد بود برای علوم اسلامی انسانی با این تنوع تصمیم بگیرد.این بود که در میان رشته های علوم انسانی به ۱۶ رشته اولویت دادیم و برای هر کدام یک کارگروه اختصاص دادیم و تک تک اعضای این گروه ها را با تصویب شورای تحول علوم انسانی که منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی بود انتخاب کردیم. پ

حدادعادل ادامه داد: در هر یک از کار گروه ها بین ۷ تا ۱۵ نفر عضویت دارند. یعنی بیش از ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر از استادان دانشگاه و حوزویان آشنا با این رشته عضویت دارند. این کارگروه ها هر کدام به نوبه خود گروه های فرعی دارند که اگر مجموعه آن افراد شاغل در گروه های فنی را نیز به حساب بیاوریم، بیش از ۴۰۰ نفر برای کار تحول در علوم انسانی مرتبط با شورا، مشغول به فعالیت هستند.

رییس شورای تحول در علوم انسانی یادآور شد: شانزده رشته ای که ما به آنها اولویت داده‌ایم حقوق، علوم اجتماعی، روانشناسی و علوم تربیتی، اقتصاد، تاریخ، مدیریت، ارتباطات، زبان های خارجه، مطالعات زنان، فلسفه، کلام جدید، مشاوره و راهنمایی، هنر و معماری است.

حداد عادل خاطر نشان کرد: ما برای تحول و ارتقای علوم انسانی، چهار موضوع را به عنوان چهار ستون اصلی تحول مهم دانسته ایم که شامل محتوای به روز، استاد، دانشگاه و چهارم پایان نامه ها و مجلات پژوهشی است.در ۱۲ سال گذشته کار ما عمدتاً متمرکز بر موضوع اول یعنی محتوای دروس بوده وگروه‌های ما بر تاسیس رشته، تدوین برنامه، تصویب برنامه و تالیف کتاب از دل برنامه بوده اند.

وی ادامه داد: ما تا کنون ۱۰۴ برنامه درسی را در سطوح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به تصویب رساندیم که بسیاری از آنها تاسیسی و بعضی دیگر نیز اصلاحات اساسی در برنامه های موجود بوده است.به عنوان یک مثال مشخص ۴ سال تمام سال تمام، گروهی از حوزویان آشنا با اقتصاد دانشگاهی و اقتصاد اسلامی با استادان دانشگاه در رشته اقتصاد کار کرده‌اند تا برنامه کارشناسی اقتصاد را در دانشگاه‌ها از نو بنویسند.در این برنامه ریزی جدید ۴و جه نظر برای ما اساسی بوده است که اول اسلامی شدن، دوم بومی سازی، سوم روزآمدی و کارآمدی است.

رییس شورای تحول در علوم انسانی اضافه کرد: طی سی سال قبل برنامه های تحول در علوم انسانی تغییر نکرده است. ما دهها برنامه دیگر را علاوه بر ۱۰۴ برنامه دیگراصلاح کردیم و جلسات نقد و بررسی هم برای هر برنامه با استاد های مختلف به آن رشته برگزار می‌کنیم ضمن اینکه برنامه را قبل از اینکه به شورا بیاوریم به استادان می دهیم که نقد و اصلاح شود.

رییس شورای تحول در علوم انسانی یادآور شد: بهترین مصداق همکاری دانشگاه و حوزه در چهل سال بعد از انقلاب اسلامی در شورای تحول اتفاق افتاده است؛ به این معنا که ما در دبیرخانه شورا معاونتی به عنوان معاونت ارتباط با حوزه داریم و این معاونت دفتری در قم دارد و یک شورای حوزوی پشتیبان ما است. در حوزه علمیه به نسبت سال ۵۹ و سال ۶۰ که آغاز انقلاب فرهنگی بود تحول زیادی اتفاق افتاده است. یکی از تحولاتی که کاملاً به ما کمک می کند حضور روحانیونی است که هم درس دانشگاهی خوانده‌اند و هم درس حوزوی و می‌توانند گفتگوی سازنده و زبان مشترکی با دانشگاهیان داشته باشد.

وی ادامه داد: بر خلاف آنچه که در بیرون عنوان می کنند هیچ مجادله ای و ستیزه جویی بین گروه دانشگاه و حوزه مشاهده نکرده‌ایم.اظهار نظر، اختلاف سلیقه و اختلاف نظر وجود داشته، اما نهایتاً شورا تصمیمی گرفته و گفتگوها سازنده بوده است. ما سعی کردیم از دل برنامه‌ها کتاب بیرون بیاوریم چرا که برنامه به خودی خود کافی نیست.استاد کتاب لازم دارد و بیشتر از استاد، دانشجو به کتاب نیاز دارد.

حداد عادل در ادامه به مشکلات و لوازم فعالیت در حوزه تحول در علوم انسانی اشاره کرد و گفت: تحول علوم انسانی یک کار قطعی دفعی و یک پروژه نیست؛ یک پروسه و یک فرآیند است، یعنی باید استمرار داشته باشد.

وی تاکید کرد: ما حدود ۹ سال پیش به این نتیجه رسیدیم که حقیقتاً تحول و ارتقای علوم انسانی محتاج یک پژوهشگاه مطالعات راهبردی در علوم انسانی است و برنامه‌هایی که ما تصویب می‌کنیم باید مورد مطالعه وارزیابی قرار بگیرد و بازتاب آن گرفته و سنجیده شود. کتاب‌ها و رشته‌های نو باید مورد بررسی قرار بگیرد و مطالعات تطبیقی در مورد رشته ها صورت بگیرد.

حداد عادل اضافه کرد: آنچه که در درجه اول اهمیت قرار دارد همکاری وزارت علوم با شورای عالی انقلاب فرهنگی است. اکنون با حضور خود مسئولان وزارت علوم برنامه‌هایی تدوین و تصویب و به دانشگاهها ابلاغ شده است. وزارت علوم در بخشنامه به دانشگاه ها اعلام می کند که شما می توانید برنامه خود را ارائه کنید. ما می‌گوییم دانشگاهها می توانند برنامه خود را ارائه کنند اما قبل از آن اجازه بدهید شورای تحول نظر خود را اعلام کند.

حجت الاسلام و المسلمین احمد حسین شریفی: علوم انسانی روح سایر علوم است

پیش از این، حجت الاسلام و المسلمین احمد حسین شریفی، دبیر علمی ششمین کنگره علوم انسانی اسلامی در ابتدای این مراسم ضمن خیر مقدم به حاضران، گفت: علوم انسانی نرم افزار فردی سازی، دولت سازی، حکمرانی، جامعه پردازی و تمدن سازی است و آلودگی یا نارسایی این نرم‌افزار، به آلودگی و نارسایی زیست فردی و اجتماعی و حاکمیتی و تمدنی منجر خواهد شد.

شریفی تاکید کرد: علوم انسانی روح سایر علوم است. جهت‌گیری‌های سایر علوم و نقشه راه آنها در علوم انسانی ترسیم می‌شود و هرگونه انحرافی در این علوم موجب کج روی در همه زمینه‌ها خواهد شد. بی‌توجهی محققان علوم انسانی به مبانی منابع آموزه‌ها و اصول اسلامی موجب بی‌توجهی به اسلام در سایر حوزه‌های زندگی و حیات فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی خواهد شد. نتیجه این می‌شود که همه تحرکات جامعه به سمت یک گرایش انحرافی پیش می‌رود.

وی ادامه داد: از نخستین روزهای آشنایی مسلمین با غرب جدید و علوم انسانی غربی عده‌ای از عالمان و روش اندیشان جهان اسلام متوجه آلودگی و قدرت تخریبی بسیار بالای علوم انسانی غربی برای جوامع اسلامی شده بودند.

شریفی اضافه کرد: عده‌ای از محققان و اندیشمندان مسلمان در کنار نقد بنیادهای هستی شناختی، معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی علوم انسانی موجود و توجه دادن به ناسازگاری‌ها و بلکه تعارضات آنها با آموزه‌های اسلامی مربوطه، چند دهه است در غربت و مظلومیت تمام در اندیشه تولید علوم انسانی متناسب با اندیشه و فرهنگ اسلامی یا زیست مسلمانی بوده‌اند. حاصل این دردها و تلاش‌ها طرح رویکردهای مختلفی درباره علوم انسانی اسلامی و چگونگی مواجهه با علوم انسانی غربی و تولید نظریه‌هایی در شاخه‌های مختلف علوم انسانی شده است.

وی با اشاره به اینکه نکته حائز اهمیت این است که ایده علوم انسانی اسلامی بر خلاف ادعای مخالفان، ایده‌ای متعصبانه و متصلبانه یا علم ستیزانه نبوده است، افزود: ایده‌ای است برخاسته از حس حقیقت جویی و حق طلبی که ادعای جبران ضعف‌ها و کمبودها و نقص‌های علوم جدید را دارد. این ایده‌ای است که مدعی آسیب زدایی از علم است. حس حقیقت جویی و وظیفه دینی ما اقتضا می‌کند که در کشف حقایق ناظر به کنش‌ها و پدیده‌ها پدیده‌های انسانی تلاشی واقع‌بینانه و حق طلبانه داشته باشیم نه اینکه کورکورانه و متصلبانه و مقلدانه از معرفت شناسی تجربی و هستی‌شناسی مادی و روش‌های اثباتی و تفسیری و امثال آن تبعیت کنیم.

شریفی اضافه کرد: آیت الله مصباح یزدی در تبیین چرایی این حرکت می‌گوید به اعتقاد ما روشی که امروزه بر فضای علمی غرب غالب است و به کشورهای دیگر هم سرایت کرده است، هرچند عناصر درستی دارد ولی در مجموع روشی ناقص و نادرست است به ویژه در علوم انسانی که به یک معنا نرم‌افزار مدیریت کشور و تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان در ساعتهای مختلف اجتماعی به حساب می‌آید. در مقابل ما روشی را پیشنهاد می‌کنیم که بتواند جلوی آن آسیب‌ها و آفت‌ها را بگیرد و از نواقص آن به دور باشد. اسم این روش و علم برآمده از آن را «اسلامی» می‌گذاریم.

دبیر علمی کنگره علوم انسانی اسلامی گفت: علیرغم همه این تلاش‌ها به دلایل مختلف فضای غالب مراکز علمی جهان اسلام با این رویکرد همراه نبوده است حتی فضای غالب مراکز پژوهشی و آموزشی جمهوری اسلامی و حتی حوزه‌های علمیه نیز با این رویکرد همراه نبوده است. اساس بسیاری از عالمان حوزوی آشنایی مناسبی با علوم انسانی موجود ندارند و اغلب متخصصان علوم انسانی نیز آشنایی قابل قبولی با اسلام و آموزه‌های اسلامی ندارند. علیرغم چنین مشکلاتی به نظر می‌رسد مسئولان علمی و فرهنگی جمهوری اسلامی به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی در تهیه و تولید اسناد بالادستی و تدوین آیین‌نامه‌های لازم برای تحول در علوم انسانی و طراحی سند دانشگاه اسلامی به شکل رضایتبخش به وظایف ذاتی خود عمل کرده‌اند.

شریفی با تاکید بر اینکه تهیه و تولید و تصویب اسناد و آیین نامه‌هایی که از مقدمات لازم برای حکمرانی علمی همگی در جای خود لازم و ضروری و بایسته بوده است، افزود: اما می‌دانیم که جریان علم و تولید علم و تحول در علم بیشتر یک پروسه است تا پروژه و از درون عالمان و از فضاهای علمی می‌جوشد تا آیین نامه‌ها و اسناد رسمی. اگر فضای فرهنگی و گفتمان علمی با آن اسناد و آیین‌نامه‌های بالادستی همراهی نکند حتی اگر بهترین سرفصل‌ها و متن‌های علمی هم تدوین شود نمی‌تواند ما را به سرانجام مقصود برساند.

حجت الاسلام و المسلمین شریفی یادآور شد: متن سند بالادستی و درسی حتی اگر قرآن باشد، تا مدرس و استاد اقناع فکری نشود و با آن همراهی نکند نمی‌تواند مشکل مشکل گشا باشد.

وی تصریح کرد: شورای موسس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی که به ابتکار جناب حجت الاسلام دکتر غلامی گرد هم آمدند با استفاده از تجربیات یکصد ساله مواجهه مسلمین با علوم انسانی غربی از همان ابتدا بر این باور بودند که در کنار آن فعالیت‌های بالادستی لازم است. گفتمان علوم انسانی اسلامی در بدنه دانشگاه و حوزه‌های علمیه نیز احیا شود.

شریفی تاکید کرد: ضرورت تحول در علوم انسانی برای بدنه علمی جامعه ما آشکار شود. طبیعتاً این کار نیازمند شکل گیری یک جریان پرقدرت علمی و اندیشه‌ای بود که اولاً امکان و توان تجمیع نیروهای پراکنده‌ای که در زمینه علوم انسانی اسلامی به پژوهش و فعالیت مشغول هستند و همچنین توانایی ایجاد هماهنگی میان مراکز متعدد و متنوعی که کار ویژه آنها تولید علم دینی بود را داشته باشد. ثانیاً به دور از افراط و تفریط و با التزام به ادبیات علمی و روش شناسی تحقیق در علوم انسانی هم به کارهای بنیادین بپردازد و هم جرأت و جسارت مواجهه عالمانه با ناقدان و مخالفان را داشته باشد.

وی در ادامه گفت: سوم اینکه متشکل از نیروهایی باشد که هم در علوم انسانی در مرزهای دانش باشد و هم در علوم اسلامی تخصص داشته و توانایی استنباط آموزه‌های اسلامی ناظر و علوم انسانی را داشته باشند.

دبیر مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با اشاره به اینکه مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با مشارکت ده‌ها مرکز دانشگاهی و حوزوی شکل گرفت و تا کنون کنگره‌های بین‌المللی متعدد در این حوزه برگزار شد، افزود: اکنون ششمین و البته مفصل‌ترین کنگره و چندین نشست تخصصی در موضوعات متنوعی با حضور صاحب نظران رشته‌های مختلف علوم انسانی برگزار کرده است. همچنین علیرغم آنکه مجمع عالی علوم انسانی اسلامی همواره اصرار داشت که برای فعالیت‌های ستادی متمرکز شود و خود به مثابه مرکزی پژوهشی و تولیدی در عرض مراکز موجود عمل نکند. در عین حال تا کنون ده‌ها کتاب تحقیقی و بنیادین در قلمروهای مختلف علوم انسانی اسلامی تولید کرده است و دارای نشریه علمی پژوهشی و نشریه‌های ترویجی و گفتمان سازی مثل تحقیقات بنیادین علوم انسانی و علوم اسلامی صدرا است.

شریفی اضافه کرد: کنگره‌ها و نشست‌های مجمع عالی توانسته است بیش از ۳۰۰۰ استاد همسو با ایده اسلامی‌سازی علوم انسانی را در اقصی نقاط کشور و ده‌ها اندیشمند و چندین مرکز همسو با این ایده را در کشورهای مختلف اسلامی همچون مالزی، اندونزی، ترکیه، لبنان، افغانستان، سوریه و عراق شناسایی کند و حتی چندین همایش با مشارکت مراکزی در افغانستان، لبنان و مالزی برگزار کند.

وی با اشاره به اینکه کنگره ششم با همراهی و مشارکت ۵۰ مرکز دانشگاهی و حوزوی برگزار می‌شود، افزود: این کنگره مفتخر است که در ۱۶ کمیسیون مختلف میزبان مشارکت ۲۳۰ عضو هیئت علمی به عنوان کمیته علمی این کمیسیون‌ها و همراهی حدود ۷۰۰ استاد به عنوان ارزیاب باشد که محصول این همراهی‌ها و فعالیت‌ها ارزیابی ۶۹۹ مقاله فرستاده شده به دبیرخانه کنگره و انتخاب نهایی ۱۷۰ مقاله است.

دبیر علمی کنگره در پایان سخنانش بیان کرد: مجموعه مقالات پذیرفته این کنگره به زودی در ۱۴ جلد منتشر خواهد شد. همچنین کنگره ششم به دلیل شرایط کرونایی از حضور فیزیکی اندیشمندان خارجی محروم هستیم، اما افزون بر مشارکت فعال برخی از اندیشمندان خارجی در برخی از کمیسیون‌ها با حضور پاره‌ای از اندیشمندان جهان اسلام به زبان عربی و دیگری با حضور برخی از متفکران آمریکای لاتین به زبان اسپانیولی برگزار می‌شود.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مطرح کرد؛ بسیاری از مشکلات جامعه ما ناشی از علوم انسانی سکولار است

آیت الله علی‌اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در افتتاحیه ششمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی و پنجمین دوره جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی گفت: موضوع علوم انسانی بیشتر مسئله روز شده است که در دور بعدی این کنگره اشاعه و گسترش خواهد یافت.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفت: یکی از موضوعات مهم و مرتبط با تحول در علوم انسانی که متولیان این کنگره باید به آن توجه کنند، این است که در کنار مجموعه کمیسیون‌هایی که کنگره دارد، مجموعه ای برای فقه و علوم انسانی نیز تشکیل شود.

وی ادامه داد: اگر بنا باشد که کنگره هر دوره به موضوعات مختلفی بپردازد، یکی از موضوعات مهم، حیاتی، کاربردی و به شدت مورد تایید همین مسئله مناسبات فقه و علوم انسانی است.

رشاد رابطه علوم انسانی و فقه را رابطه دو سویه دانست و گفت: علوم انسانی امروز رقیب شریعت است. به طوریکه دین به ما نحوه سبک زندگی را نشان می دهد و علوم انسانی هم این ادعا را دارد که با شاخه ها و رشته‌های مختلف همه شون اجتماعی بشر را اداره می‌کند.

وی تصریح کرد: عملاً علوم انسانی در دنیا و کشور ما پیشی گرفته است و امروز بخش عمده‌ای از زندگی ما را علوم انسانی سکولار از غرب آمده در اختیار دارد. فرافکنی نمی‌کنیم اما نمی‌توان از این واقعیت چشم‌پوشی کرد که بسیاری از مشکلات جامعه ما ناشی از همین علوم انسانی سکولار است که در بخش هایی هم الحادی است.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: تا زمانی که نسبت علوم انسانی و فقه را تعریف نکنیم، نمی توان بین فقه و علوم انسانی سطح مثبتی تعریف کرد تا مشخص شود چه تعاملاتی بین فقه و علوم انسانی باید رخ دهد. علم ۵ مولفه دارد که تا زمانی که با هم سازگار نباشند، دستگاهی به نام علم تشکیل نمی شود. این در حالی است که مبانی، اصول، فلسفه، منطق و غایت ۵ مولفه علم هستند.

وی گفت: علوم انسانی عهده دار شناخت، تبیین و پاسخگوی حیات بشر در عرصه‌های گوناگون است که رخ می‌دهد. ما از این سخن نمی‌گوییم که فقه جایگزین علوم انسانی شود، بلکه باید نسبت و مناسبات آن را بررسی کنیم. هر آنچه که درباره انسان سخن بگوید و انسان را بشناسد و تعریف کند، جزء موضوعات علوم انسانی محسوب می شود.

وی شناخت انسان را اولین مسئله علوم انسانی دانست و گفت: شهید مطهری بخشی از کلام را به شناخت انسان و علوم انسانی اختصاص داد.

رشاد تصریح کرد: علوم انسانی درس های فلسفه توصیفی، تبیینی و تجویزی دارد. با وجودعلوم انسانی موجود، باز هم به این گروه از دانش نیاز داریم. هر رشته از علوم انسانی موضوعی دارد که خود آن را می شناسد و موضوعاتی است که قرار است درباره آن حکم صادر کند. علوم انسانی اسلامی بدون فقه نظام ساز ممکن نیست.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه موضوعات متعددی در حوزه علوم‌انسانی همچون ارتباط آن با فضای دیجیتال مطرح است، گفت: تشکیل کمیسیونی با عنوان فقه علوم انسانی می‌تواند دین را به عرصه زندگی وارد کند. بر همین اساس باید به این‌امر توجه‌ویژه شود.

وی به شناخت انسان از علوم انسانی اشاره کرد و افزود: اگر کلام را در قلمروی جدیدش بنگریم، انسان شناسی بخشی از آن قلمداد می‌شود. تبیین بسیاری از حقایق به عنوان گزاره‌های علوم‌انسانی است که وارد ساحت جامعه‌شناسی معرفت می‌شود.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه موضوع‌شناسی بزرگ‌ترین خدمت علوم‌انسانی به فقه است، تصریح کرد: فقه کارآمد، روز آمد و توسعه یافته در سایه این موضوع گسترش یافته است.

محمود رجبی پاسخ داد: علوم انسانی قرآن‌بنیان با چه فرایندی حاصل می‌شود

در ادامه متن سخنان آیت‌الله محمود رجبی، رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی را می‌خوانید؛

یکی از مسائل مهم برای علامه مصباح فرهنگ بود و ایشان می‌فرمودند وقتی به فرهنگ اسلامی هجمه می‌شد خوابم نمی‌برد. در سال ۵۴ در راستای تبیین و صیانت از فرهنگ اسلامی یک آسیب و تهدید را در نظام دانشگاهی ما و یک کمبود را در نظام آموزشی حوزه احساس کردند. تهدید نظام آموزشی دانشگاه، علوم انسانی مبتنی بر مبانی سکولاریستی و الحادی بود که طبعا زندگی و فکر و اندیشه نسل آینده را تهدید می‌کرد و خلأ در حوزه این بود که نظام آموزشی حوزه در آن زمان نمی‌توانست به مقابله با این تهاجم خاموش بپردازد. علامه مصباح با شناخت دقیقی که از علوم انسانی داشت و با اشرافی که بر حوزه داشت یک برنامه تحولی تدوین کرد و به اجرا گذاشت. در این برنامه که هدفش جلوگیری از تهدید و آسیب بود و می‌خواست حوزه را برای مقابله با این تهاجم آماده کند علوم انسانی با رویکرد انتقادی با دو پیش نیاز طراحی شده بود؛ یکی فلسفه اسلامی و مباحث عقلی و دوم نظام اندیشه قرآنی و اسلامی.

در راستای تحقق علوم انسانی قرآن‌بنیان، علامه مصباح یک اقدام چند جانبه انجام دادند؛ یعنی هم در فکر تربیت نیروی انسانی بودند و هم در فکر علوم انسانی قرآن‌بنیان. هدف این بود که خروجی این برنامه بتواند در مقام تحقق هم علوم انسانی اسلامی را تدوین کند و همه زمینه را برای تدریس مهیا سازند.

اگر علوم انسانی اسلامی بخواهد اجرا شود باید به دست اساتید این عرصه تدریس شود و نمی‌شود یک مرتبه بگوییم این علوم را تعطیل کنیم و ما از نو بیاییم و اساتید را به بدنه دانشگاه وارد کنیم و کار را ادامه دهیم. پس باید محققان و اساتیدی تربیت شوند که بتوانند در همین وضعیت کنونی مسیر را ادامه دهند. پس دو نکته مد نظر ایشان بود؛ یکی اینکه ما باید علوم انسانی را در بستری که مبانی خودش را دارد ببینیم و دیگر اینکه نمی‌توانیم این را تعطیل کنیم و از نو بسازیم. بنابراین اعتقاد داشتند که باید این علوم انسانی را بشناسیم و مبانی‌اش را به دست آورده و نقد کنیم و بعد فلسفه‌های این علوم انسانی را تدوین کنیم.

علامه مصباح به عنوان یک نمونه وارد تدوین علوم انسانی اسلامی شدند؛ یعنی نظام اندیشه اسلامی را به علوم انسانی موجود توسعه دادند و مباحثی را تحت عنوان معارف قرآن مطرح کردند و به همین علوم رایج پرداختند و مثلا به نظام اقتصادی در قرآن ورود کردند تا برای کسانی که می‌خواهند این مسیر را بروند یک الگو داشته باشند. همچنین دوره کارورزی در علوم انسانی را راه انداختند. وقتی پس از انقلاب فرهنگی امام راحل فرمودند دانشگاه‌ها را باز کنید اما علوم انسانی آن را با استمداد از حوزه‌ها بازسازی کنید، علامه مصباح طرح بازسازی علوم انسانی را تدوین کردند و دفتری به نام همکاری حوزه و دانشگاه تأسیس شد تا این طرح را پیاده کند.

پس از چند ماه دگراندیشانی که در مسند تصمیم‌گیری بودند کارشکنی را شروع کردند و پشتیبانی از وزارت علوم هم قطع و این طرح متوقف شد اما علامه مصباح از پای ننشست و راه را ادامه داد. مسیر بعدی تأسیس مؤسسه امام خمینی بود که به تربیت انبوه محققانی پرداختند که بتوانند این بار سنگین را به دوش بگیرند و الآن در حوزه‌های علمیه استادان این دوره‌ها حضور دارند و در مراکز دانشگاهی نیز این اساتید امروزه هستند و تربیت یافتگان این دوره‌های علامه مصباح حضور فعال دارند.

نکته دیگر در نقش علامه مصباح در بنیان‌گذاری علوم انسانی قرآن‌بنیان، اینکه استاد در سال‌های پایانی عمر خود اقدام به تدوین سند جامع تولید علوم انسانی اسلامی و قرآن‌بنیان کردند. این سند نمونه‌ای ندارد و به بسیاری از سوالات پاسخ می‌دهد. در جلسات متعدد، محققانی که کار را انجام دادند کارشان در محضر علامه مصباح عرضه شد و نظرات دقیق ایشان در تمام جلسات مد نظر قرار گرفت و پشتوانه‌های کارهای علامه مصباح و …. به کار بسته شد و سند جامعی تهیه شد. مهم‌ترین نکته‌ای که بر آن تأکید شده بود اینکه ما اگر بخواهیم علوم انسانی اسلامی را تولید کنیم نقطه آغازش فلسفه‌ها و مبانی آن است. دانشمندان غربی تصریح کرده‌اند که همه نظریات علوم انسانی اگر قبول یا رد می‌شوند به دلیل مبانی این رشته‌ها است. تصریح کرده‌اند که هر کجا می‌خواهیم از علوم انسانی سخن بگوییم یک سوال این است که انسان چیست و مبانی انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی، ارزش‌شناسی و … این علوم تا از منظر دینی و قرآنی تدوین نشود کاخی که می‌خواهد روی آن بنیان شود بدون زیرساخت و مبناست.

بنابراین در این سند تأکید شده است که اولا مبانی علم به طور کلی و ثانیا مبانی علوم انسانی و مشترکات این رشته‌ها و ثالثا مبانی خاص هریک از علوم انسانی مانند مبانی جامعه‌شناسی و … باید نگاشته شود و این سند که ابلاغ شد، اولویت اول کارهای موسسه امام خمینی در تمام شئونش شد و به این سمت جهت داده شد و شورای سیاست‌گذاری تولید علوم انسانی اسلامی تشکیل شد و دو کارگروه برای تدوین مبانی علم و فلسفه علم از دید اسلام و فلسفه علوم انسانی مشترک میان این رشته‌ها از منظر اسلام تشکیل شد و به همه گروه‌ها اعلام شد تا بر مبنای این دو فلسفه، فلسفه رشته خاص خود را تدوین کنند. پس قدم نخست این است و حرکت‌هایی که زیربنا نداشته باشد بی‌اشکال نیستند.

در پایان باید به فرایندی اشاره کنم که در این سند آمده و برای همه سودمند است که برای تولید علوم انسانی اسلامی اگر بخواهیم حرکتی را آغاز کنیم و به پایان بریم چه مراحلی را باید طی کنیم؛ یکی شناخت نظام اندیشه اسلامی است. تولیدکننده علوم اسلامی نمی‌تواند خطوط اساسی اندیشه اسلامی و قرآنی را نداند. مرحله دوم شناخت مبانی و روش علوم انسانی از دیدگاه قرآن است. سوم شناخت علم مورد نظر با رویکرد انتقادی است. هرکسی که وارد می‌شود باید این علم را با وضعیت کنونی‌اش بشناسد. محققان موسسه امام خمینی تا دکتری این رشته‌ها را می‌خوانند و بر زیر و بم این رشته‌ها اشراف دارند. سپس نوبت به شناخت فلسفه آن علم می‌رسد. در ادامه نقد فلسفه رایج آن علم مطرح است.

قدم بعدی شناخت روش استنباط از منابع اسلامی مربوط به این علم است. این یک حوزه میان‌رشته‌ای است. از یکسو می‌خواهیم کار حوزوی بکنیم و از سوی دیگر باید مبانی این علوم را بشناسیم. پس شناخت روش استنباط از منابع اسلامی مربوط به علم مورد نظر مهم است. قدم هفتم تولید فلاسفه آن علم از دیدگاه قرآن و اسلام است. مرحله هشتم نیز استخراج و تدوین نظریه اسلام در مسائل آن علم است. این سند بخش‌های زیادی دارد اما فرایندش برای تولید علوم انسانی قرآن‌بنیان و اسلامی چنین است.

 

نظر شما

captcha