Compartir en Telegram مدیر اخبار یکشنبه ۱۴۰۰/۰۳/۰۹ | ۱۲:۰۸ ۷۸۳ بازدید انتشار کتاب «علوم انسانی با رویکرد میان فرهنگی» کتاب «علوم انسانی با رویکرد میان فرهنگی» تألیف علی اصغر مصلح به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شد. این اثر گزارشی از طرحی پژوهشی انجام شده به همین نام در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. مجری این طرح علی اصغر مصلح استاد دانشگاه فلسفه علامه طباطبایی و رئیس انجمن فلسفه میان فرهنگی است که با همکاری رضا دهقانی، فرزانه قدمیاری، ماندانا چگنی فراهانی، احمد رجبی، علی حاتمیان، حسن رحمانی، عبداله سالاروند، مینا قاجارگر به پایان رسیده و اکنون توسط انتشارات پژوهشگاه منتشر شده است. این کتاب، یکی از آثار برگرفته از طرح جامع اعتلای علومانسانی است.طرح جامع اعتلا مجموعه پروژههایی بههمپیوسته و مسئلهمحور است که بر مبنای منشور پژوهشگاه در سالهای اخیر مبنی بر درپیشگرفتن رهیافت بومی و کاربردیسازی علومانسانی شکل گرفته و بر پایهٔ خردجمعی و تعاطی افکار خبرگان، نخست طی یک سال و نیم، از گذرگاه انجام فاز مطالعاتی و تدوین RFP عبور کرده سپس وارد اجرای طرحها شده است. این طرح کلان برپایهٔ این منطق شکل گرفت که برای بومیسازی و کاربردیسازی علومانسانی لازم است سه مقولهٔ مهم بهصورت متمایز کاویده شوند و نهایتاً از همهٔ طرحها تلفیق صورت گیرد. ۱. مبانی و ریشههای علومانسانی جدید ارزیابی و نقد شوند. (کارگروه مبانی) ۲. قلمرو و فرایند شکلگیری و سیر تاریخ ورود و استقرار این رشتهها در ایران نظر افکنده شود و نقد گردد. (کارگروه بازشناسی انتقادی و تاریخ) ۳. شیوهها و مظاهر کاربست آنها و تعامل این رشتهها با جامعهٔ ایران در چرخهٔ ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. (کارگروه کاربست) در پیشگفتار این اثر آمده است: «با توجه به رویداد انقلاب اسلامی ایران و خواست تحول در سطوح مختلف، بحث از تناسب علوم انسانی با فرهنگ ایرانی – اسلامی سابقهای چهل ساله دارد. در این دوره، متفکران و پژوهشگران مختلفی وارد شدند و اندیشهها و الگوهایی متفاوت را عرضه کردند. پژوهش پیشرو با التفات به همین سابقه و خواست، و با نظر به تحولات فلسفۀ معاصر و سنّت تازهشکلگرفتۀ «فلسفۀ میانفرهنگی» انجام شده است….. براساس جهتگیری فلسفۀ میانفرهنگی، هیچ فرهنگی مطلق و میزان برای سایر فرهنگها نیست. برای مواجهه با مسائل مشترک فرهنگها باید زمینهای فراهم شود که هر فرهنگ در جهت تقویم و تثبیت خود حرکت کرده، درک و دریافت خود را عرضه کند و بکوشد با درک عمیق دیگران با آنها وارد گفتوگو شود. اگر در حوزۀ علوم، بهخصوص علوم انسانی، بازگشت به مبانی و بهرهمندی از تفکر معاصر معنا داشته باشد، فلسفۀ میانفرهنگی تجربهای مفهومی شده است که دانشمندان علوم انسانی میتوانند از آن بهرهمند شوند.» فهرست این اثر عبارت است از: سخن پژوهشگاه پیشگفتار فصل اول: مقدمه فصل دوم: بحران علوم انسانی در عالم معاصر و ضرورت طرح رویکردهای جدید فصل سوم: معرفی فلسفه میان فرهنگی فصل چهارم: بصیرت های میان فرهنگی در جهت مفاهمه فرهنگ ها؛ روشهای پژوهش در علوم انسانی فصل پنجم: بازاندیشی مقولات علوم انسانی در پرتو بینش میان فرهنگی فصل ششم: نتیجه؛ ترسیم افق علوم انسانی میان فرهنگی پیوستها: پیوست یک: فلسفه میان فرهنگی و گفتار مدرنیته؛ طرحی برنامه گونه پیوست دوم: در باب هویت انقلاب پیوست سه: زیبایی شناسی میان فرهنگی؛ تأثیر متقابل فلسفه میان فرهنگی و زیبایی شناسی پیوست چهار: در باب اهمیت کثرت؛ رویکردهای جدید در تحلیل میان فرهنگی در فصل اول ریشههای تاریخی ظهور فلسفه میانفرهنگی در بستر تفکر فلسفی دوران جدید آمده و با بررسی آرای دیلتای درباره علوم انسانی و گادامر پیرامون فهم، اینگونه جمعبندی شده است: «اندیشه هرمنوتیکی گادامر در نسبت مستقیم با بینش میانفرهنگی قرار میگیرد زیرا در این بینش فهم و فهمیدن در مواجهه با دیگری، مهمترین مساله است.» در ادامه فصل با اشاره به رواج و اهمیت بومیسازی علوم انسانی، پیشنهاد شده تلقی علوم انسانی با دیدگاه میانفرهنگی میتواند راهکاری مناسب در این جهت باشد. فصل دوم کتاب به بحران علوم انسانی در جهان معاصر پرداخته است. در این فصل پس از بیان عناصر ظهور دنیای جدید و سیطرهی تکنولوژی و اشاره به نقد هوسرل از اروپامحوری علوم انسانی بیان میشود: «آنچه از منظر رویکرد میانفرهنگی موجب بحران علوم انسانی- اجتماعی میشود، اروپامحوری و مرکزیتگرایی اندیشههای متفکران اروپایی است…این متفکران سایر فرهنگها را نهایتاً دارای حکمت میدانند که تفکری آمیخته با اسطوره و خرافه است.» فصل سوم به معرفی فلسفه میانفرهنگی اختصاص داده شده است. در ابتدا بنیادهای فکری و فلسفی میانفرهنگی یعنی نقد اروپامحوری یا مرکزیتگرایی، مقابله با خودمطلقانگاری و مفاهمه شرح داده شدهاند و سپس از منظری دیگر، بنیادهای اندیشهی میانفرهنگی به دو دستهی هرمنوتیکی و پدیدارشناسی تقسیم شده است و در ذیل آنها، به تاثیرپذیریهای اندیشهی میانفرهنگی از این دو سنت فلسفی اشاره شده است. بخش بعدی این فصل معرفی پیشگامان اندیشه میان فرهنگی است؛ رام ادهر مال، فرانتس مارتین ویمر، هاینتس کیمرله و رائول بتانکور. آنچه فلسفهی میان فرهنگی هست و آنچه فلسفه میانفرهنگی نیست، بخش بعدی این فصل از کتاب است که دربردارندهی دیدگاه صاحبنظران این نگاه فلسفی است. بخش پایانی این فصل نیز تحلیل مفاهیم فلسفه و فرهنگ و ارتباط آنها در ترکیب فلسفه میان فرهنگی است. عنوان فصل چهارم کتاب «بصیرتهای میانفرهنگی در جهت مفاهمه فرهنگها؛ روشهای پژوهش در علوم انسانی» است. در این فصل مباحث میانفرهنگی به عنوان نوعی شبه روش برای علوم انسانی میان فرهنگی تلقی شده است. در ابتدا مفهوم مفاهمه به عنوان اصلی اساسی در فلسفهی میان فرهنگی مورد واکاوی قرار گرفته و به این منظور پس از بیان الگوهای مختلف تعامل میان فرهنگها، این مساله بررسی شده است که در فضای کدام الگو، امکان دیالوگ و مفاهمه میان فرهنگها وجود دارد. در ادامه پیش شرطهای اساسی دیالوگ میانفرهنگی بیان شده است، در اینجا تذکر داده می شود که در فلسفه میانفرهنگی همانطور که فهمیدن دیگری مهم است، نفهمیدن و بدفهمیدن نیز مورد دقت قرار میگیرد و از قول المار هولنشتاین فیلسوف سوئیسی قواعدی برای جلوگیری از بدفهمیدن روایت شده است. قسمت آخر این فصل هم بررسی رویکرد هرمنوتیک آنالوژیک است که توسط رام ادهر مال در سنت میانفرهنگی به منظور یافتن همپوشانیها میان فرهنگها به کار می رود. فصل پنجم بیان بازاندیشی در مقولات و مفاهیم علوم انسانی در پرتو فلسفهی میانفرهنگی است. در جهان معاصر نمیتوان بدون در نظر گرفتن دیگر فرهنگها با مسائل روبرو شد، پس اندیشه میانفرهنگی به علوم انسانی میآموزد که در میانه بایستد و به روی فرهنگهای دیگر گشوده باشد. در بخشهای این فصل بعضی مفاهیم با رویکرد میانفرهنگی بازاندیشی شدهاند. دیگرآیینی، هویت شخصی و جمعی، یکپارچگی شخصی و یکپارچهگرایی جمعی، درهمآمیزی فرهنگی، دیاسپورا، هژمونی، امپریالیسم اخلاقی، قوم محوری، مدارا، بنیادگرایی، تبعیض، تروریسم مفاهیمی هستند که با رویکردی میانفرهنگی، مورد بازبینی، پرسش و انتقاد قرار گرفتهاند. در فصل ششم یعنی بخش انتهایی و نتیجهگیری کتاب، صحبت از آیندهی علوم انسانی با توجه به رویکرد میانفرهنگی است. همچنین بر این امر تاکید شده است که فلسفهی میانفرهنگی نمیخواهد رشتهای از علوم انسانی باشد بلکه قصد آن توجه دادن به رشتههای علوم انسانی به دریافت اهمیت به کارگیری روش میانفرهنگی در تفسیر انسان جدید و جهان معاصر است. هدف از این پژوهش دعوت از محققان سایر رشتهها به رویکردی جدید و ضروری بیان شده است که همان رویکرد میانفرهنگی است. در پایان کتاب نیز چند مقاله پیوست شده که نمونههایی از بررسی مفاهیم علوم انسانی با استفاده از رویکرد میانفرهنگی است. کتاب «علوم انسانی با رویکرد میانفرهنگی» تألیف علی اصغر مصلح به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شد. *منبع: مهر نظر شما ارسال