وی ادامه داد: تحول در علوم انسانی صرفا مسئله جمهوری اسلامی و نگاه انقلاب نیست بلکه هر کشوری در مسیر توسعه خود وابستگی زیادی به میزان تحرک، پویایی و کارآمدی علوم انسانی دارد چون این علوم خطوط کلی مسیر حرکت جامعه را در زمینه های مختلفی از جمله اقتصاد، صنعت، تجارت، سیاست، علوم اجتماعی و سیاست گذاری علم در سایر رشته های علمی ترسیم می کند. به همین علت در عموم کشورهای توسعه یافته اولویت زیادی به عرصه علوم انسانی می دهند و سعی می کنند بیشترین استعدادها را در این مسیر قرار دهند و زبده ترین افراد را به این جهت هدایت کنند.

پیروزمند با تاکید بر اینکه مسیر پیشرفت در کشور ما با توجه به حاکمیت اسلام و وقوع انقلاب اسلامی، باید از راه عدالت و کمال معنوی فرد و جامعه عبور کند، افزود: دفاع و امنیت کشور باید در خدمت تعالی و توسعه اسلام و توحید قرار بگیرد. این موضوع مهم به دلیل محدودیت های کشور و رقابت های منفی با انقلاب اسلامی در دنیا، نیازمند تدبر و تعمل در شناخت شرایط و راه های برون رفت از این وضعیت و تجویز مناسب با فرهنگ جامعه و شرایط فرهنگی کشور است.

رئیس کمیسیون مدیریت تحول علوم انسانی ششمین کنگره علوم انسانی اسلامی اضافه کرد: همه موارد مذکور امکانپذیر نمی شود مگر از طریق تحول در علوم انسانی اسلامی که در آن نه فقط عالِم به این علم دارای تعهد و مسئولیت پذیری نسبت به جامعه است، بلکه نظام کارشناسی هم مبتنی بر فرهنگ توحیدی و اسلامی شکل گرفته است.

وی با اشاره به اینکه گفتمان سازی علوم انسانی اسلامی پیش نیاز ایجاد تحول علمی و به منظور دستیابی به تمدن نوین اسلامی است، گفت: برای به تحرک افتادن جامعه علمی در مسیر اسلامی نیازمند گفتمان سازی هستیم. برای ایجاد گفتمان سازی باید صاحبان اندیشه و علم که شامل اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی می شوند دغدغه محوری را در مسیر علم و خدمت گذاری به جامعه خود مورد توجه و اهتمام قرار دهند و فعالیت علمی و مسئولیت اجرایی خود را در این مسیر تعریف کنند.

پیروزمند با اشاره به اینکه سرفصل های علوم انسانی رایج سالهاست بدون تغییر مانده اند، افزود: جمع قابل توجهی از اساتید دانشگاه به خصوص در بخش تحصیلات تکمیلی اطلاعات به روزتری در اختیار دارند و به تحقیقات و منابع تازه تری در عرصه علمی رجوع می کنند، اما اگر قرار است از علوم غربی بهره مند شویم باید روزآمدی در آن وجود داشته باشد.

وی با اشاره به وجود جریان های انتقادی در عرصه های علمی در غرب گفت: در غرب هم جریان های انتقادی به مدرنیته و پست مدرنیته وجود دارند که جامعه ما با این نگاه انتقادی کمتر آشناست و صدای شان هم کمتر شنیده شده است. جامعه علمی ما به علت وجود هژمونی دنیای غرب که از نظریه ها و متفکرین نظام عمومی استکباری حمایت می کنند، کمتر با نظرات منتقدان به این جریانات آشنا هستند.

وی اضافه کرد: اگر قرار است ما به بازخوانی و بازگویی علوم غربی ادامه دهیم باید نگاه های انتقادی را هم مورد توجه داشته باشیم و مخاطبان را با نگاه های انتقادی آشنا کنیم. علاوه بر این ما در کنار فراگرفتن نظریات اندیشمندان غربی، به توانمندسازی دانشجویان به نگاه های انتقادی نیاز داریم.

پیروزمند در پایان سخنانش گفت: وقتی در جامعه علمی نظرات نیروهای انتقادی مطرح می شود، به معنای برخورد هیجانی با اظهارات آنها نیست، بلکه باید این توانایی در ما ایجاد شود که بر اساس اسلوب علمی و با معیارهای از پیش تعیین شده، سخنان خود را مورد ارزیابی و نقادی قرار دهیم. اگر این اتفاق رخ بدهد و فراگیر شود، می تواند شرایط مساعدتری برای تحول در علوم انسانی فراهم کند.