متن زیر یادداشتی است که توسط محمدجواد گودینی نویسنده، مترجم و مدرس دانشگاه نوشته شده است:
ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن محمد بن حسن بن جابر بن محمد بن ابراهیم بن عبد الرحمن بن خلدون (معروف به ابن خلدون) دانشمندی نامدار و صاحب نظر در جهان اسلام است. وی در رمضان سال ۷۳۲ قمری در تونس متولد شد و هنگامی که به سن آموختن رسید، حفظ قرآن و تجوید را شروع کرد و نخستین آموزگار وی، پدرش بود و نزد گروهی از دانشمندان آندلسی که حوادث روزگار و سختیهای سرزمین خود (اندلس) آنان را به تونس کشانده بود، شاگردی کرد و علومی همانند تفسیر، حدیث، فقه مالکی، اصول عقائد، علوم ادبی همچون صرف، نحو، بلاغت و… را فراگرفت. (المقدمة، ترجمة ابن خلدون، ص ۶- ۵)
ابنخلدون که بود؟
وی به شهرهای شمال آفریقا و آندلس سفرها کرد و در ادامه در مصر سکونت گزید. سلطان مصر (ظاهر برقوق) وی را گرامی داشت و مسند قضاوت را به وی واگذار کرد؛ اما ابن خلدون از این منصب استعفا کرد و به تدریس و تالیف کتاب مشغول شد و اثر معروفش با نام «العبر و دیوان المبتدأ و الخبر فی أحوال العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الأکبر» را تالیف کرد و این کتاب، مقدمهای عالمانه و بسیار دقیق و برخوردار از نکات تاریخی و جامعه شناختی بسیار دارد و از شهرت بسزایی در تاریخ علم برخوردار است. ابن خلدون دانشمندی نابغه بو که از زمانش بسیار فراتر گام برداشته و اهمیت کارهای علمی وی، سالها و حتی قرنها پس از مرگش آشکار شد. وی سرانجام در رمضان سال ۸۰۸ هجری (۱۴۰۶ میلادی) وفات یافت. ابن خلدون در هنگام مرگ ۷۳ ساله بود و پیکر او را نزدیک باب النصر (شمال قاهره) به خاک سپردند. (فلسفهی ابن خلدون، ص ۷۹- ۳۲؛ الفکر الاجتماعی عند ابن خلدون، ص ۲۹- ۲۸)
ابنخلدون چه کرد؟
او دانشمند، مورخ، جامعه شناس، فیلسوف و نظریه پرداز نامدار اسلامی است که دارای فعالیت سیاسی گستردهای بود و با سلاطین زمان خود ارتباط داشت؛ از جمله اینکه با تیمور لنگ در شام نیز ملاقات کرد. آنچه سبب اصلی شهرت ابن خلدون است، نگارش مقدمهای ژرف، علمی، جامع و طولانی بر کتاب العِبَر است که اهمیت علمی آن بسیار زیاد و عمیق بوده و نشان از دانش و تجربه فراوان ابن خلدون و نتیجه دانش گسترده او و تعاملش با مردمان بسیار و تامل در رفتارها و قومیتها و تفاوت میان جوامع بشری است و حاصل سفرها و تجارب ارزشمندی است که او در برخورد با افراد و گروههای مختلف مردمی بدست آورد و در این مقدمه انعکاس داد.
وی در تاریخِ تمدن و تامل در مفهوم تمدن و اجتماع بشری، از پیشگامان این فن محسوب میشود. او علاوه بر تاریخ نگاری و احاطه علمی گسترده بر دانش تاریخ، جامعه شناس، فیلسوف و فقیه بزرگی نیز بود و اندیشههای عمیق او بر صاحب نظران و متفکران پس از او (از جمله در مغرب زمین)، تاثیر شگرفی برجای نهاد. او را میتوان نخستین دانشمندی دانست که سخنانی نغز پیرامون جامعه شناسی طرح کرد و به ویژه در حوزه جامعه شناسی تاریخی از نامداران این رشته محسوب میشود.
از نگاه ابن خلدون، تاریخ دانشی دارای فوائد بسیار و برخوردار از هدفی شریف است که ما را یاری میرساند احوال گذشتگان را بدانیم و اخلاق امتهای پیشین، سیره پیامبران (ع) و پادشاهان و سیاستمندیشان را درک کرده و بر آن مطلع گردیم. وی بر این باور است حقیقت تاریخ خبر دادن از اجتماع انسانی است که همان آبادانی جهان است و این اجتماع انسانی، در معرض مشکلاتی همچون توحش، تعصب، غلبه برخی بر برخی دیگر از میان آدمیان است. (المقدمة، ص ۳۹)
به باور ابن خلدون، اجتماع انسانی برای بشر امری ضروری است و به این دلیل حکماً گفتهاند: انسان موجودی است که طبعاً مدنی بوده (و تمایل و گرایش او به این است که با دیگران زندگی کرده و اجتماع تشکیل دهد.) این همان معنای آبادانی است؛ خداوند متعال بشر را طوری آفریده که حیات و بقای آن تنها با غذا خوردن امکانپذیر میشود. انسانها به صورت فردی از برآورده کردن این نیاز ناتوانند؛ چرا که هر کدام از کارها برای تامین غذا به صنعتها و حرفههای گوناگونی نیازمند است و غیر ممکن است که فردی به تنهایی بتواند همه نیازها را به تنهایی برآورده کند. به همین دلیل وجود جامعه و اجتماع بشری، گریز ناپذیر است و این همنشینی انسانها و کنار هم بودن است که موجب میشود زمینه برای تامین نیازهای اساسی بشری تامین شود و آغاز تمدن نیز از اینجاست. (همان، ص ۴۶)
ابن خلدون عقیده دارد جنس بشر به خصلتهای شر و ناپسند، نزدیکتر بوده و اگر با تاسی به دین و دینمداری آن را کنترل نکند، به سمت ستم و تعدیگری در جامعه پیش میرود و از این رو در جامعه، سیاستورزی و نظارت بر رفتار انسانها حقیقتی اجتناب ناپذیر است. در شهرها زمانی که این مساله روی میدهد و برخی به حقوق دیگران دست درازی میکنند، ناگزیر به محاکم رفته و تظلم خواهی میکنند. اما روستاییان و صحرانشینان نزد بزرگان خود رفته و ریش سفیدان و مشایخ این مشکلات را حل و فصل میکنند. (همان، ص ۱۳۵)
همانطور که اشاره شد ابنخلدون از صاحب نظران تاریخ و تمدن است و از پیشگامان تمدن اندیشی در جهان به شمار میرود. او با ژرف نظری و اشراف گسترده بر زندگی شهرنشینی و سبکهای دیگر زندگی (روستایی، بیابان نشینی و…) تصویری واقع گرایانه از تمدن بشری را عرضه و در این باره نکاتی ارزنده و ناب از زندگی اجتماعی انسان و تمدن انسانی طرح کرد و آن را با استدلال و اندیشهای فلسفی اثبات کرد. وی صاحب نظری ژرفنگر در تمدن اسلامی بود و اندیشههای اجتماعی و تمدنی خود را با عمق اندیشههای دینی و اندوختههای معرفتی و اشراف گستردهاش بر منابع دینی و اسلامی ممزوج کرد که حاصل این اندیشههای عمیق در مقدمه عالمانهاش بر کتاب العِبَر آشکار و هویداست.
فهرست منابع
۱- ابن خلدون، المقدمة، اسکندریه، دار العقیدة ۲۰۰۸
۲- مهدی، محسن، فلسفهی ابن خلدون، انتشارات علمی فرهنگی ۱۳۷۳
۳- مغربی، عبد الغنی، الفکر الاجتماعی عند ابن خلدون، الجزائر، دیوان المطبوعات الجامعیة ۱۹۸۸