الیوم الجمعة 2024/11/01
Skip to main content
×

تحذير

Assign the component VirtueMart to a menu item

با گذشت بیش از چهار دهه از شکل­‌گیری نظام اسلامی و کسب تجربه‌های مثبت و منفی در عرصه سیاست، شاید وقت آن باشد که در گام دوم انقلاب، نگاهی دوباره بیندازیم به برخی مصادیق این عرصه و تلاش کنیم تا حد ممکن، نظام سیاسی کشور را به هدایت­‌های قرآنی نزدیک و منطبق کنیم.

الف_ سیاست و نظام حکومتی

واژه سیاست در اصطلاح، اموری است مربوط به دولت و مدیریت و تعیین شکل و مقاصد و چگونگی فعالیت آن. درباره آیات و اشارات قرآنی مرتبط با سیاست و حکومت و نیز مباحث مشروعیتی و مقبولیتی، دیدگاه­‌های متنوعی در میان علمای اسلام در مذاهب مختلف مطرح است؛ برخی شکل­‌گیری هر نوع حکومتی را تنها مقید به حضور معصوم(ع) می­‌دانند و برخی دیگر همچون امام(ره) با استناد به آیات و احادیث معتبر، نظریه «ولایت فقیه» را استنباط کرده و بر همان مبنا، نظام حکومتی ایران را شکل داده است.

از آنجا که بحث حاضر درباره بهره­‌گیری از هدایت قرآن در حوزه سیاست، آن­‌هم در جامعه امروز ایران است، شرح تفاسیر و تفاصیل درباره نوع یا الزام به راه­‌اندازی، شکل و قالب «نظام اسلامی» منتفی است و موضوع را از جنبه­‌های مصداقی آن در بخش محتوای رفتاری و شیوه اعمال حاکمیت بررسی می­‌کنیم.

ب_ مصادیق هدایت قرآنی در سیاست

گستره ژرف و چندلایگی آیات قرآن، فرصتی گسترده برای تبیین­‌ها و برداشت­‌های گوناگون فراهم آورده و آنچه در ادامه می­‌آید، تنها یک برداشت و خوانش از متن قدسی است. در این نوشتار تلاش می­‌شود با تکیه بر مختصات «فهم اجتهادی» و با استفاده از تفاسیر موجود، برخی گزاره­‌های قرآن کریم را درباره عناصر و مولفه­‌های سیاسی، استخراج کنیم. از جمله درباره مفاهیم سیاسی همچون آزادی، حقوق انسان (بشر)، آزادی بیان، آزادی عقیده، شایسته­‌سالاری و … .

۱. آزادی همراه با مسئولیت­‌پذیری

طبق یکی از تعاریف، آزادی سیاسی عبارت است از رهایی فرد از دخالت دولت برای انجام یک عمل سیاسی و یا برخوردار بودن از یک حق اساسی. هر فرد در زندگی سیاسی آنگاه از وصف آزادی سیاسی برخوردار است که برای انجام فعالیت­‌های سیاسی از دخالت دولت آزاد باشد و یا دولت حقوق اساسی وی را به­ رسمیت بشناسد.

بر اساس آیه سوم سوره انسان «انا هدیناه السبیل إمّا شاکراً وإمّا کفوراً؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس»، می­‌توان برداشت کرد که از دیدگاه قرآن کریم، انسان به دلیل برخورداری از آگاهی فطری به خوبی و بدی، موجودی مختار و انتخاب­گر آفریده شده؛ در جایگاه خلیفةاللهی قرار گرفته و در نتیجه می­‌تواند در طبیعت تصرف کند.

به این ترتیب، چنین انسانی، به عنوان فاعل آزادی سیاسی به­ رسمیت شناخته می‌شود؛ اما آنچه از نگاه قرآن کریم اهمیت دارد این است که انسان اگر چه با چنین ویژگی­‌هایی برخوردار از آزادی سیاسی است اما این آزادی همراه با عنصر مسئولیت‌پذیری است: «ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفواد کل اولئک کان عنه مسئولا؛ و از آنچه که به آن علم نداری پیروی نکن، زیرا گوش و چشم و دل، از همه اینها سوال می­‌شود» (اسراء/۳۶).

براین اساس، انسان اگرچه آزادی سیاسی دارد اما بر طبق این آیه در برابر همه رفتارها و گفتارهای­اش در عرصه سیاسی اجتماعی، مسئول است.

۲. عدالت سیاسی و موضوع قسط

عدالت سیاسی از منظر قرآن کریم تا به آنجا مورد تاکید است که با مفهومی به نام قسط و رسالت انبیا برای اقامۀ آن تشریح می­‌شود. در آیه ۲۵ سوره مبارکه حدید آمده است: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ وَأَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِیَعلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَیبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آن‌ها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند؛ خداوند قوی و شکست‌ناپذیر است».

۳. شایسته­‌سالاری و دانایی

قرآن کریم شاخصه‌هایی برای یک مدیر لایق و توانمند و شایسته مشخص می‌کند؛ یکی از این شاخصه‌ها داشتن علم و دانش و صلاحیت فردی است. چنانچه وقتی بنی‌اسرائیل از پیامبر خود درخواست فرمانده و مدیری توانمند می‌کنند، خداوند «طالوت» را به فرماندهی آنها منصوب می‌کند؛ طالوت مردی خوش فکر، صبور، با تدبیر و خوش استعداد بود که قوم بنی‌اسرائیل، تهیدیستی او را عامل شایستگی خود نسبت به این پیامبر عنوان می‌کند.

خداوند در پاسخ به قوم بنی‌اسرائیل فرمود: «اِنَّ اللهَ اصْطَفیهُ عَلیْکُم وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلمِ وَ الْجِسْمِ؛ خداوند او را بر شما برگزیده و وی را در علم و نیروی جسمی فزونی بخشید» (بقره/آیه ۲۴۷). بنابراین آنچه از کلام وحی به عنوان شاخصه اصلی در یک مدیر شاهدیم، قدرت بدنی و دانش است نه ارث و رابطه و ژن خوب و… .

۴. حقوق انسان؛ از حیات تا کرامت

شاید مهم­ترین و مصداقی­‌ترین آیه قرآن درباره حق حیات انسان در سوره مائده آمده باشد؛ آنجا که خداوند گفته است: «مَن قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِْ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فیِ الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا؛ هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین، بکشد چنان است که گویی همه انسان‌ها را کشته و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است».

همچنین درباره کرامت ذاتی بشر که بر اساس آن خداوند نوع انسان را در آفرینش برتر و گرامی‌تر از سایر موجودات قرار داده است، قرآن می‌فرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقناکم تفضیلاً؛ ما آدمی­زادگان را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا (بر مرکب­‌های راهوار) حمل کردیم و از انواع روزی‌های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آن­ها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم برتری بخشیدیم(اسراء/۷۰).

۵. ممنوعیت تفتیش عقیده

همین­ گونه است ممنوعیت تفتیش عقاید به عنوان اصلی اساسی در حقوق انسان و بشر. قرآن هرگز اجازة تفتیش عقاید را نمی‌دهد و اگر کسی لفظاً اظهار قبول اسلام کرد این اظهار را محترم می‌شمارد و می‌فرماید: «و لا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مؤمناً»، به کسی که اظهار صلح و اسلام می‌کند، نگویید مسلمان نیستی(نساء/۹۴).

۶. آزادی بیان

یکی دیگر از مصادیق حقوق انسان، آزادی بیان است. در قرآن کریم آیات فراوانی بر آزادی بیان و نیز تبلیغ آن دلالت می‌کند؛ از جمله مشهورترین آنها آیات ۱۷ و ۱۸ سوره مبارکه زمر است: «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب؛ بشارت ده به آنان که سخن را می‌شنوند، و از بهترین آن پیروی می‌کنند؛ اینان کسانی هستند که خداوند هدایت­شان فرموده و اینان همان خردمندانند».

بر اساس قول مفسران، روشن است که انتخاب و پیروی از بهترین گفتار در جایی ممکن است که آزادی گفتار وجود داشته باشد تا در مقایسه با یکدیگر، بهترین سخنان روشن شود.

۷. مهربانی و مشورت با مردم

شیوه برخورد زمامدار اسلامی با مردم از نکات مهم قرآنی است که در چند مورد به پیامبر(ان) امر شده است؛ همین­‌گونه است درباره مشورت که گذشته از دلیل عقلی لزوم مشورت مسئولان در تصمیم­‌گیری­‌ها، فقها با اجتهاد در آیات قرآن و روایات، وجوب مشورت را برداشت کرده­‌اند. دستور خداوند در آیه مبارکه «وَ شاوِرْهمْ فِی الْأَمْرِ…» اگر چه خطاب به پیامبر اکرم(ص) نازل شده اما این حکم قابل تعمیم به جانشینان ایشان یعنی ائمه معصومین (ع) و فقهای دارای ولایت در دوران غیبت و دیگر مدیران و مسئولان است؛ زیرا اگر رسول خدا(ص) با وجود علم لدنی و عصمت، مامور به مشورت شده باشند، حکام اسلامی (به خصوص حاکمان غیر معصوم) به طریق اولی مشمول این امر قرار می‌گیرند و باید مشورت را به­ عنوان یکی از وظایف خود در نظر داشته باشند.

در سوره مبارکه آل عمران (آیه ۱۵۹) آمده است: «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم وَلَو کُنتَ فَظًّا غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِکَ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِی الأَمرِ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ المُتَوَکِّلینَ: به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».

آنچه در این نوشتار کوتاه آمد، تنها بخشی از آموزه­‌های سیاسی قرآن بود و امید است به لطف الهی در آینده­ای نزدیک، به دیگر مفاهیم و مصادیق این موضوع بپردازیم.

با گذشت بیش از چهار دهه از شکل­‌گیری نظام اسلامی و کسب تجربه‌های مثبت و منفی در عرصه سیاست، شاید وقت آن باشد که در گام دوم انقلاب، نگاهی دوباره بیندازیم به برخی مصادیق این عرصه و تلاش کنیم تا حد ممکن، نظام سیاسی کشور را به هدایت­‌های قرآنی نزدیک و منطبق کنیم.

الف_ سیاست و نظام حکومتی

واژه سیاست در اصطلاح، اموری است مربوط به دولت و مدیریت و تعیین شکل و مقاصد و چگونگی فعالیت آن. درباره آیات و اشارات قرآنی مرتبط با سیاست و حکومت و نیز مباحث مشروعیتی و مقبولیتی، دیدگاه­‌های متنوعی در میان علمای اسلام در مذاهب مختلف مطرح است؛ برخی شکل­‌گیری هر نوع حکومتی را تنها مقید به حضور معصوم(ع) می­‌دانند و برخی دیگر همچون امام(ره) با استناد به آیات و احادیث معتبر، نظریه «ولایت فقیه» را استنباط کرده و بر همان مبنا، نظام حکومتی ایران را شکل داده است.

از آنجا که بحث حاضر درباره بهره­‌گیری از هدایت قرآن در حوزه سیاست، آن­‌هم در جامعه امروز ایران است، شرح تفاسیر و تفاصیل درباره نوع یا الزام به راه­‌اندازی، شکل و قالب «نظام اسلامی» منتفی است و موضوع را از جنبه­‌های مصداقی آن در بخش محتوای رفتاری و شیوه اعمال حاکمیت بررسی می­‌کنیم.

ب_ مصادیق هدایت قرآنی در سیاست

گستره ژرف و چندلایگی آیات قرآن، فرصتی گسترده برای تبیین­‌ها و برداشت­‌های گوناگون فراهم آورده و آنچه در ادامه می­‌آید، تنها یک برداشت و خوانش از متن قدسی است. در این نوشتار تلاش می­‌شود با تکیه بر مختصات «فهم اجتهادی» و با استفاده از تفاسیر موجود، برخی گزاره­‌های قرآن کریم را درباره عناصر و مولفه­‌های سیاسی، استخراج کنیم. از جمله درباره مفاهیم سیاسی همچون آزادی، حقوق انسان (بشر)، آزادی بیان، آزادی عقیده، شایسته­‌سالاری و … .

۱. آزادی همراه با مسئولیت­‌پذیری

طبق یکی از تعاریف، آزادی سیاسی عبارت است از رهایی فرد از دخالت دولت برای انجام یک عمل سیاسی و یا برخوردار بودن از یک حق اساسی. هر فرد در زندگی سیاسی آنگاه از وصف آزادی سیاسی برخوردار است که برای انجام فعالیت­‌های سیاسی از دخالت دولت آزاد باشد و یا دولت حقوق اساسی وی را به­ رسمیت بشناسد.

بر اساس آیه سوم سوره انسان «انا هدیناه السبیل إمّا شاکراً وإمّا کفوراً؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس»، می­‌توان برداشت کرد که از دیدگاه قرآن کریم، انسان به دلیل برخورداری از آگاهی فطری به خوبی و بدی، موجودی مختار و انتخاب­گر آفریده شده؛ در جایگاه خلیفةاللهی قرار گرفته و در نتیجه می­‌تواند در طبیعت تصرف کند.

به این ترتیب، چنین انسانی، به عنوان فاعل آزادی سیاسی به­ رسمیت شناخته می‌شود؛ اما آنچه از نگاه قرآن کریم اهمیت دارد این است که انسان اگر چه با چنین ویژگی­‌هایی برخوردار از آزادی سیاسی است اما این آزادی همراه با عنصر مسئولیت‌پذیری است: «ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفواد کل اولئک کان عنه مسئولا؛ و از آنچه که به آن علم نداری پیروی نکن، زیرا گوش و چشم و دل، از همه اینها سوال می­‌شود» (اسراء/۳۶).

براین اساس، انسان اگرچه آزادی سیاسی دارد اما بر طبق این آیه در برابر همه رفتارها و گفتارهای­اش در عرصه سیاسی اجتماعی، مسئول است.

۲. عدالت سیاسی و موضوع قسط

عدالت سیاسی از منظر قرآن کریم تا به آنجا مورد تاکید است که با مفهومی به نام قسط و رسالت انبیا برای اقامۀ آن تشریح می­‌شود. در آیه ۲۵ سوره مبارکه حدید آمده است: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ وَأَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِیَعلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَیبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آن‌ها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند؛ خداوند قوی و شکست‌ناپذیر است».

۳. شایسته­‌سالاری و دانایی

قرآن کریم شاخصه‌هایی برای یک مدیر لایق و توانمند و شایسته مشخص می‌کند؛ یکی از این شاخصه‌ها داشتن علم و دانش و صلاحیت فردی است. چنانچه وقتی بنی‌اسرائیل از پیامبر خود درخواست فرمانده و مدیری توانمند می‌کنند، خداوند «طالوت» را به فرماندهی آنها منصوب می‌کند؛ طالوت مردی خوش فکر، صبور، با تدبیر و خوش استعداد بود که قوم بنی‌اسرائیل، تهیدیستی او را عامل شایستگی خود نسبت به این پیامبر عنوان می‌کند.

خداوند در پاسخ به قوم بنی‌اسرائیل فرمود: «اِنَّ اللهَ اصْطَفیهُ عَلیْکُم وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلمِ وَ الْجِسْمِ؛ خداوند او را بر شما برگزیده و وی را در علم و نیروی جسمی فزونی بخشید» (بقره/آیه ۲۴۷). بنابراین آنچه از کلام وحی به عنوان شاخصه اصلی در یک مدیر شاهدیم، قدرت بدنی و دانش است نه ارث و رابطه و ژن خوب و… .

۴. حقوق انسان؛ از حیات تا کرامت

شاید مهم­ترین و مصداقی­‌ترین آیه قرآن درباره حق حیات انسان در سوره مائده آمده باشد؛ آنجا که خداوند گفته است: «مَن قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِْ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فیِ الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا؛ هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین، بکشد چنان است که گویی همه انسان‌ها را کشته و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است».

همچنین درباره کرامت ذاتی بشر که بر اساس آن خداوند نوع انسان را در آفرینش برتر و گرامی‌تر از سایر موجودات قرار داده است، قرآن می‌فرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقناکم تفضیلاً؛ ما آدمی­زادگان را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا (بر مرکب­‌های راهوار) حمل کردیم و از انواع روزی‌های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آن­ها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم برتری بخشیدیم(اسراء/۷۰).

۵. ممنوعیت تفتیش عقیده

همین­ گونه است ممنوعیت تفتیش عقاید به عنوان اصلی اساسی در حقوق انسان و بشر. قرآن هرگز اجازة تفتیش عقاید را نمی‌دهد و اگر کسی لفظاً اظهار قبول اسلام کرد این اظهار را محترم می‌شمارد و می‌فرماید: «و لا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مؤمناً»، به کسی که اظهار صلح و اسلام می‌کند، نگویید مسلمان نیستی(نساء/۹۴).

۶. آزادی بیان

یکی دیگر از مصادیق حقوق انسان، آزادی بیان است. در قرآن کریم آیات فراوانی بر آزادی بیان و نیز تبلیغ آن دلالت می‌کند؛ از جمله مشهورترین آنها آیات ۱۷ و ۱۸ سوره مبارکه زمر است: «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب؛ بشارت ده به آنان که سخن را می‌شنوند، و از بهترین آن پیروی می‌کنند؛ اینان کسانی هستند که خداوند هدایت­شان فرموده و اینان همان خردمندانند».

بر اساس قول مفسران، روشن است که انتخاب و پیروی از بهترین گفتار در جایی ممکن است که آزادی گفتار وجود داشته باشد تا در مقایسه با یکدیگر، بهترین سخنان روشن شود.

۷. مهربانی و مشورت با مردم

شیوه برخورد زمامدار اسلامی با مردم از نکات مهم قرآنی است که در چند مورد به پیامبر(ان) امر شده است؛ همین­‌گونه است درباره مشورت که گذشته از دلیل عقلی لزوم مشورت مسئولان در تصمیم­‌گیری­‌ها، فقها با اجتهاد در آیات قرآن و روایات، وجوب مشورت را برداشت کرده­‌اند. دستور خداوند در آیه مبارکه «وَ شاوِرْهمْ فِی الْأَمْرِ…» اگر چه خطاب به پیامبر اکرم(ص) نازل شده اما این حکم قابل تعمیم به جانشینان ایشان یعنی ائمه معصومین (ع) و فقهای دارای ولایت در دوران غیبت و دیگر مدیران و مسئولان است؛ زیرا اگر رسول خدا(ص) با وجود علم لدنی و عصمت، مامور به مشورت شده باشند، حکام اسلامی (به خصوص حاکمان غیر معصوم) به طریق اولی مشمول این امر قرار می‌گیرند و باید مشورت را به­ عنوان یکی از وظایف خود در نظر داشته باشند.

در سوره مبارکه آل عمران (آیه ۱۵۹) آمده است: «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم وَلَو کُنتَ فَظًّا غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِکَ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِی الأَمرِ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ المُتَوَکِّلینَ: به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».

آنچه در این نوشتار کوتاه آمد، تنها بخشی از آموزه­‌های سیاسی قرآن بود و امید است به لطف الهی در آینده­ای نزدیک، به دیگر مفاهیم و مصادیق این موضوع بپردازیم.

COM_FARA_COMMENT_YOUR_COMMENT

captcha